برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۲۴۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۲۳۹

داد، تیمورشاه پسر او نیز در قلمرو خود بدون بروز حادثه فوق‌العاده استیلا داشت. بعد از او زمان‌شاه پسرش بامارت افغانستان رسید و بدون مدعی خارجی حکومت مینمود. در کتاب ناسخ‌التواریخ، جلد قاجاریه در جزء وقایع سال ۱۲۱۲ در این باب چنین می‌نویسد.

«در سال ۱۲۱۲ هجری (۱۷۹۷ میلادی) که آقامحمدخان قاجار آهنگ خراسان نمود و با جدیت بی‌نظیری بآن ایالت استیلا پیدا کرد، از خراسان به زمان‌شاه که در آن تاریخ امیر افغانستان بود کاغذی نوشت و خبر فتح خراسان را باو داد و محمدحسن‌خان قره‌گوزلو را بعنوان رسالت نزد او فرستاد و تقاضا نمود از ولایت بلخ که جزء ممالک ایران است عمال خویش را طلب دارد و آن مملکت را باولیای حضرت سپارد و اسمعیل آقا مکری را که در سلک یساولان درگاه بود با منشوری مهرانگیز به نزدیک شاهزاده محمود برادر شاه زمان که فرمانگذاری هرات داشت گسیل ساخت و نیز کس به نزدیک سلطان بخارا فرستاد و پیام داد که شهر مرو را ویران کردی اسیران بردی... اکنون اسیران باز فرست.

بعد از ورود به تهران محمد حسن خان قره گوزلو که نزدیک شاه زمان رفته بود برسید و سفیر کابل باتفاق او جواب نامهٔ شهریار را از شاه زمان بیاورد که مشعر بر تهنیت تسخیر خراسان و تشدید موالات و مضافات بود و تفویض بلخ را در طریق صدق و صفا بسیار اندک نهاده بود.»

آقامحمدخان در شب ۲۱ ذی‌حجه ۱۲۱۲ مقتول گردید و اوایل سال بعد فتحعلی شاه صاحب تاج و تخت ایران شد، این پادشاه در اوایل امر با رأی و تدبیر حاجی میرزا ابراهیم کلانتر شیرازی از خود اقتدار و نفوذی نشان داد و طولی نکشید که ایران از سرکشان خالی شد و سلطنت فتحعلی‌شاه اقتداری بهم رسانید. در سال اول سلطنت این شهریار است که شاه محمود با فرزند خود کامران و برادر کهترش فیروز فراراً آمده بدربار فتحعلی‌شاه میرسند و مورد عنایت شاهانه واقع میشوند و علت فرار این بوده که برادر زمان‌شاه علیه او قیام میکند. زمان‌شاه نیز یکی از برادران خود را که بشاهزاده همایون موسوم بود گرفتار و نابینا میکند. شاهزاده