کلایو با یک جدیت فوقالعاده داخل این دسیسه گردید و هر نوع مساعدت که لازم بود بمیر جعفر نمودند که مقام نوابی را از دست سراجالدوله بگیرد و از آنطرف هم میر جعفر تعهد نمود هر کس که در این امر با او مساعد باشد چه انگلیسها و چه بومیها اجر و مزد کافی خواهند گرفت.
درین موقع کلایو از مهاراجای ماهراتا پیشنهادی دریافت نمود که او حاضر است باتفاق انگلیسها بایالت بنگاله حمله کند و اگر انگلیسها باین کار حاضر شوند او حاضر است اولا تمام خسارات انگلیسها را بدهد و در ضمن تمام تجارت رود گنگ را بآنها انحصار دهد.
کلایو عین پیشنهاد مهاراجای ماهراتا را برای اغفال سراجالدوله فرستاد و باین وسیله سراجالدوله را بکلی بوحشت انداخت.
او نیز اعتماد خود را بیش از پیش بانگلیسها نشان داد و از صمیمیت انگلیسها نسبت بخود امیدوار شد و درین بین دسیسهکاران آزادانه در دسایس خود مشغول شدند.
نقشهٔ عمل را بقرار ذیل ترتیب دادند:
همینکه همدستهای کلایو دربند و بست خودشان برای اجرای نقشه خلع سراجالدوله آماده شدند کلایو با قشونهای انگلیس بطرف پلاسی که بین کلکته و خورشیدآباد محل اقامت نواب واقع است حرکت کنند و میرجعفر سپهسالار نواب عوض اینکه با کلایو بجنگ شروع کند با قشون تحت فرمان خود بطرف انگلیسها آمده بآنها ملحق شود و قشونهای میرجعفر و کلایو بطرف خورشیدآباد حرکت نموده نواب را در قصر خود دستگیر کرده و میرجعفر را بجای او به تخت بنشانند.
در این بین برای اینکه سراجالدوله را بهتر اغفال نموده باشند کلایو باو اطلاع داد که قشونهای انگلیس را بمحلهای خودشان روانه میکند و از سراجالدوله تمنی نمود او هم قشون خود را از پلاسی احضار کند. اگر چه او نیز قبول