فصل هفدهم
باقی ایام سلطنت فتحعلیشاه
گرفتاری دولت ایران در سی سالهٔ اول قرن نوزدهم غالباً با دولت روس بوده و این گرفتاری برای دولت ایران خیلی گران تمام شد. در آخر هم بواسطه معاهدهٔ ترکمانچای، نفوذ سیاسی و نظامی ایران ضعیف گردید و از نفوذ معنوی آن نیز بسیار کاسته شد. قضیه قتل گریبایدوف از رنگ دسایس سیاسی عاری نبوده و این نیز فتنه تازهای بود که برای گرفتاری مجدد ایران تهیه شده بود، همینقدر باید ممنون بود که دولت ایران در این واقعه فهمید چه بکند و بدون دخالت ثالثی خود مستقیماً باولیای امور روسیه مراجعه نمود و غائله را بخوبی خاتمه داد.
ولی تنها غائله گریبایدوف نبود. مفسدین فتنههای خفتهٔ داخلی را نیز بیدار نموده بودند و در خارج از قلمرو ایران نیز میکوشیدند که اگر از نفوذ و اقتدار ایران چیزی باقی مانده آن نیز محو گردد.
در این تاریخ یک عده عمال سیاسی آزموده بممالک آسیای مرکزی اعزام داشتند که شکست قشون عباس میرزا نایبالسلطنه را از روسها باطلاع آنها برسانند. در ضمن اتحاد و دوستی ایران و روسها را بآنها گوشزد کنند و آنها را از این اتحاد بخوف و وحشت انداخته وادار کنند که علیه دولت قیام نمایند.
دولت ایران از طرف روسها ایمن شده بود. روسها نیز آن سرحد طبیعی را