برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۴۰

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۳۰

بنامهٔ فتحعلیشاه چنین جواب داده گوید:

«همهٔ مردم همدیگر را لازم دارند، اهالی مشرق هم شجاعت دارند و هم هوش لیکن بی‌اطلاعی آنها از بعضی ترقیات جدیده و نبودن (دیسیپلین) نظام مطیع که مایهٔ ازدیاد قوت قشون است آنها را در جنگ با مغربی ها عقب انداخته است و نصیحت میکند زینهار، زینهار از یک مشت تاجری که در هندوستان خرید و فروش جان و مال سلاطین را میکنند (اشاره به کمپانی انگلیس در هندوستان) و تو (یعنی شاه ایران) با شجاعت طبیعی اهالی مملکت از دست درازی آنها جلوگیری بکن»

بهر حال نمیتوان بطور تحقیق گفت که در سالهای ۱۷۹۹ تا ۱۸۰۱ نماینده مخصوصی از طرف ناپلئون بایران آمده است یا نه ولی چیزی که خوب روشن است اینکه اوضاع اروپا در سال ۱۸۰۰ برای انگلیسها مساعد نبوده. در این سال اغلب بلکه تمام سلاطین اروپا از شمال تا جنوب بتحریک ناپلئون از راه زور و فشار و یا از طریق سیاست بر علیه انگلیسها متفق شده بودند. نمایندگان تمام دول متحده روس، آلمان، سوئد و دانمارک در ۳۰ سپتامبر ۱۸۰۰ در قصر ییلاقی بناپارت مورفونتن[۱] جمع شده قرار داد ضد انگلیس را امضا نمودند.[۲]

البته پیداست یک چنین اتحادی در تحت هدایت شخصی مانند ناپلئون و در تحت ریاست پول اول امپراطور روس تولید چه اضطراب و وحشتی در انگلستان و هندوستان خواهد نمود. بخصوص یک چنین شایعاتی هم منتشر شود که قشون‌های فرانسه و روس بمساعدت و همراهی دولت ایران بهندوستان حمله‌ور خواهند شد.

بعلاوه سوانح قرن هجدهم بخوبی نشان داده بود که بچه سهولت و آسانی از راه ایران و افغانستان می‌توان داخل هند گردید و آن مملکت پر ثروت را فتح نمود.

فتوحات نادرشاه افشار در هندوستان در سال ۱۱۵۲ هجری (۱۷۳۹ میلادی)

  1. Norfontaine
  2. تاریخ المورخین جلد ۱۷ صفحه ۲۳۹