برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۸۳

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۷۳

را میتوان در این اراضی حمل کرد یا نه و اگر موانعی برای مقاصد در پیش است راه غلبهٔ بر آنها چیست، یا چگونه احتراز از آنها ممکن است و آذوقه و آب بحد کفایت وجود دارد یا نه؟

در صورت دوم یعنی اتخاذ راه جنوب افریقا بنادریکه برای پیاده کردن قشون مناسب است کدام‌ها است و از آن میان کدام بنادر برای ورود کشتیهائی که دارای سه پل و هشتاد توپ یا هفتاد و چهار توپ باشند مناسبند و در کدامها میتوان توپ سوار کرد و کشتیها را از خطر حملات سفاین دشمن در پناه نگاهداشت و در کدام یک از آنها میشود با پرداخت پول آب و آذوقه بدست آورد. تعیین اینکه آیا اسب برای سواری سواره نظام و بردن توپخانه بحد کافی بدست می‌آید یا نه نیز از واجبات است.

اگر آقای سرتیپ گاردان تنها بود بهیچ یک از این سئوالات نمیتوانست جواب دهد.

چه در همین اروپا می‌بینیم اطلاعاتی که مردم بومی آلمان از مملکت خود بما داده‌اند همیشه غلط است و بهیچوجه قابل فهم و استفاده نیست.

اما سرتیپ گاردان در زیر دست خود چند نفر از مهندسین نظامی و بحری و صاحب‌منصبان توپخانه دارد که میتوانند راهها را طی و استحکامات را ملاحظه کنند و بنادر ایران را چه در خلیج فارس و چه در دریای مازندران تحت دقت بیاورند و از آنها نقشه‌ها برداشته برای او اطلاعاتی فراهم نمایند و او میتواند پس از چهار ماه اقامت در ایران از روی آنها راجع بموضوعات مختلفه یادداشت‌های مفصلی تهیه کرده بفراسنه ارسال دارد. در فرستادن مراسلات و یادداشت‌ها باید مواظب بود و از آنها همیشه دو نسخه فرستاد تا اگر بچاپاری در عرض راه صدمه‌ای برسد این اطلاعات ذی‌قیمت بکلی از میان نرود.

این صاحب‌منصبان نیز باید ایرانیان را از وجود خود متمتع ساخته نسق نظام اروپائی و ساختن استحکامات جدید را برای حفظ قلاع ایران به ایشان بیاموزند.

با رعایت و اجرای این دستورها دو منظور عمدهٔ ما عملی خواهد شد، چه از