طرفی ایران مهیبتر از سابق در جلوی روسیه ظاهر میشود و از طرفی دیگر وسائل عبور از آن مملکت و جمیع اطلاعات لازمه معلوم ما خواهد گردید. این بود آنچه بقست نظامی ارتباط داشت. اما راجع بقسمت سیاسی، سرتیپ گاردان مجاز است که برای فرستادن تفنگ سرنیزهدار و توپ و یک عدهٔ کافی صاحبمنصب عالی رتبه و صاحبمنصب جزء برای تشکیل یک هیئت ۱۲۰۰۰ نفری در ایران قراردادهای لازم با این دولت منعقد نماید.
قیمت اسلحه را صاحب منصبان توپخانه باید مطابق نرخ آنها در فرانسه تعیین کنند و پرداخت آن باید در قرارداد قید شود.
اعلیضرت از مطالبه قیمت این اسلحه نظری بدریافت پانصد و ششصدهزار فرانک ندارد بلکه میخواهد اطمینان حاصل کند که دولت ایران آنها را بهتر بمصرف برساند و این نظر در صورت پرداخت قیمت بیشتر مرعی میشود تا اینکه آنها را مجاناً باو واگذارند. بلاوه پرداختن وجه آنها از طرف ایران علامت آن است که این دولت خیال بکار بردن آنها را دارد.
این صاحبمنصبان و اسلجه بهمراهی یک دسته جهازات سلطنتی بایران فرستاده خواهند شد. در قرارداد باید محل پیاده شدن آنها و طرز تأدیهٔ قیمت را قید نمود و قیمت را هم بیشتر باید با گرفتن آذوقه از قبیل نان خشک و برنج و گاو و غیره تفریغ نمود و آنها را همراه کشتیهائی که اسلحه و صاحبمنصبان را میآورند روانه داشت.
میزان اسلحهای را که فرستادن آن در قرارداد قید میشود تا حد ۱۰۰۰۰ قبضه تفنگ و سی عراده توپ صحرائی میتوان بالا برد. ترتیب کار صاحب منصبان نیز چه آنها که با سرتیپ گاردان همراهند و چه آنها که بعد فرستاده میشوند باید در قرارداد تصریح شود.
اعلیحضرت حقوقی را که این صاحبمنصبان در فرانسه میگیرند برای ایشان باقی خواهد گذاشت ولی دولت ایران هم باید مدد معاشی که برای هر اروپائی دور از وطن لازم است بایشان بپردازد. اگر جنگ با روسیه ادامه پیدا کند و ایران