برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۲).pdf/۳۴

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۴۱۸

مکنایل بالا آمده بایشان یقین شده بود. بامنای دولت علیه اسناد داده تکرار و تذکار کردند و این بندهٔ درگاه نیز در مقابل هر یک جواب شایسته گفته به منزل برگشت.

روز بیست و دوم ماه مزبور باز رقعه‌ای بایشان نوشته بعضی از مطالب که فیمابین گذشته بود مکرر نمود که شاید در آن کاغذ تأمل و تفکری کرده موافق حساب و انصاف جواب بدهد[۱].

این است سواد رقعهٔ بندهٔ درگاه که بوزیر امور خارجه نوشته‌ام

مخدوماً مطاعاً، مقصود کلی و منظور اصلی از مأموریت بندهٔ بدرگاه باین دولت بعد از ادای مراسم تعزیت و تهنیت دو امر بود، یکی آنکه چون بعضی شبهات در این تازگیها ظاهراً منشأ نقار و رنجش خاطر امنای این دولت از دولت ایران شده است بندهٔ درگاه از در دوستی در آمده رفع شبهه و نقار از دولت بهیه نمایم تا مبانی اتحاد قدیمی را تأکید و تشیید جدید حاصل آید و دیگر اینکه بعضی امور را که از جمله ضروریات مملکت‌داری بوده تعلق بهر دو دولت داشت نیز باستحضار و استصواب آن جناب فیصل داده قرار محکم و عهد و میثاق مستحکم در آن مواد ثابت و قائم گردانیم. در باب فقرهٔ اول حصول آن مطلب به طور ممکن بود، یکی آنکه امنای ایندولت نامهٔ مبارک و فرمایشات اعلیحضرت شهریاری را با نوشتجات امنای دولت علیه در دوستی و رفع شبهه و نقار کافی دانسته بتفصیل ما معنی نپردازند و یا آنکه چون تا بحال کیفیات و تفاصیل آنوقایع را تنها از یکطرف یعنی از کسان و متعلقان دولت خود شنیده بودند در مقابل نیز بایست چنانکه مقتضی انصاف برد بشنوند که ما هم در آن مراد چه داریم و در جواب آن اخبار چه توانیم گفت، اما روز چهارشنبه نوزدهم ماه

جون فیض ملاقات حاصل شد تا در آن امور و مراد گفتگوئی رود اگرچه بنده با کمال


  1. صفحه ۹۱ از سفرنامه