و خواهش نماید که هر گاه چیزی لازم باشد جناب حاجی در اینخصوص بجناب وزیر امور خارجه دولت انگریز مرقوم و بزودی ارسال دارند تا این غائله و کدورت از میان دو دولت رفع شود، بنابراین جناب حاجی کاغذ را از راه روس که نزدیک است فرستاده بودند و دیگر تقریر کردند که جناب کنت نسلرود نوشته و صریحاً بیان نمودهاند که در مقدمه چاپار تقصیر و غفلت از جانب امنای دولت ایران است. عرض کردم بلی چون جناب معزیالیه تفصیل این مقدمه را از اولیای دولت علیه نشنیده بودند و حسبالوانع از کیفیت استحضار نداشتند در اینصورت بدیهی است که اگر چنین نوشته باشد موافق تقریر مستر مکنیل بوده است، اما جناب کنت سیمونیچ ایلچی آندولت که خود در رکاب نصرتانتساب بوده و مراتب را برأیالعین مشاهده کرده و فهمیده بودند اولیای دولت علیه حقیقت این مراتب را تحریراً از او پرسیدهاند که آیا آنوقت موافق قانون دول فرنگستان قراولان اردو حق داشتند که چاپار مزبور را نگاهدارند یا نه. او جواب بالصراحه نوشته است که اگر من سردار و صاحب اختیار این میشدم در هر حال او را جاسوس دشمن فرض و خیال کرده میگرفتم. مضمون رقعهٔ مفصلی که جناب معزیالیه در ایراد جواب مطالب به بنده نوشته بار دیگر فقراتی را که هنگام ملاقات اول و دوم گفته و جواب شنیده بودند مکرر کرده بدین موجب میباشد:
(مضمون جواب رقعه)
لرد پالمرستون مینوسید:
اگر چه حسین خان را ممکن نشد برای مطلبی که باین دولت آمده بود انجام دهد، آن تصمیر دولت انگریز نیست، بعلت اینکه کیفیاتیکه باعث نقار دولت انگریز شده نه چنان است که حسین خان میگوید و نه از حوادث اتفاقیه است که از راه بیغرضی و سهولت باشد بلکه اموری که اتفاق افتاده است عیان و مطلقاً دولت علیه ایران عمداً