برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۲).pdf/۵۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۴۳۶

ملاحظه و مطالعه نماید حق و حقیقت را معلوم خواهد کرد، اما خواهش مطلقاً دخلی بقرارداد عهد و شروط عهدنامه نخواهد داشت و اگر قبول هم نشود نمیتوان گفت که عهدشکنی است معهذا هر چه سابقاً خواهش کرده بودند در دولت علیه ایران مقبول گشت. امنای دولت انگریز بهیچوجه ثابت نمیتوانند بکنند که اولیای دولت علیه در یکی از فصول عهدنامه نقض عهد و شرط نموده باشند ولکن از جانب امنای دولت انگریز مکرر خلاف عهد و شرط دولتی و دوستی ظاهر شده است که در هیچیک از آنها جای کتمان و مجال انکار نیست.

اول – موافق فصل سوم و چهارم عهدنامه بعهدهٔ دولت بهیهٔ انگریز لازم و واجب بود که ایام جنگ دولت روسیه با دولت علیه هر سال دویست هزار تومان امداد نمایند، فی‌الحقیقه از آنوقت که سرحدداران روسیه ییلاق کوکچه را تصرف کرده‌اند تاروزمصالحه هر سال دویست هزار تومان بر ذمهٔ دولت انگریز ثابت میباشد اما تا اینوقت وکلای دولت انگریز در ادای آن بتعلل و دفع‌الوقت گذرانیده دیناری نداده‌اند.

دوم – بعد از وقوع مصالحه فیمابین دولتین ایران و روس کولونل مکدونالد[۱] ایلچی دولت بهیهٔ انگلیس فصل دوم و سوم عهدنامه را از دولت علیه موافق تمسک ممهور خود بمبلغ دویست و پنجاه هزار تومان خریده از میان فصول اخراج نمود. تا بحال پنجاه هزار تومان آن باقی و تمسک آن در دست است. هر وقت امنای دولت علیه ایران اظهار مطلب نموده مطالبهٔ تنخواه کرده‌اند آنها با اهمال و اغفال گذرانیده نگهداشته‌اند.

سوم – موافق فصل نهم عهدنامه مقرر شده بود که هر وقت دولت علیه ایران جنگ و نزاعی با افغانستان نمایند اولیای دولت انگریز را در آنسامان کاری نیست. لکن مستر مکنیل مداخله را از حد گذرانیده بنای اخلال و افساد را آشکار و علانیه گذاشت و مستر پاتنجر در قلعهٔ هرات بتعلیم قشون و لوازم قلعه‌داری مشغول بود. با لشکر ایران جنگ میکرد و چند نفر دیگر هم از امثال او بحکم دولت انگریز


  1. Sir john Macdonald.