برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۲).pdf/۵۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۴۴۰

زیادی برای بیرون آوردن آهن از خود مصرف نموده است، فرمان و رقم نوشتجات از امنای دولت علیه در دست دارد، چون آنجاها در تصرف دولت ایران است باید وجه او بکلی کارسازی شود.

مطلب هشتم – آنکه معلمین انگریز که در دولت ایران مأمور بتنظیم و تعلیم افواج بودند قدر قلیلی از مواجب آنها باقی مانده است، امنای دولت علیه کارسازی کنند.

مطلب نهم – انعقاد عهدنامهٔ تجارت بمهر مبارک اعلیحضرت شاهنشاه ایران رسیده است، در بین دوستی و التیام دولتین انصرام یابد.

(جواب مطلب اول و دوم در جواب مطلب چهارم به مستر مکنیل مشروحاً قلمی شده است.)

جواب مطلب سوم – اولا امنای طرفین بموجب سه طغرا عهدنامه تصریح کرده اند که مداخلهٔ دولت انگریز در افغانستان جایز نیست و هر وقت امنای دولت علیه ایران با افاغنه جنگ نمایند، دولت انگریز را در آن میان کاری نباشد و حالا برعکس عهدنامه، مداخله خود را جایز دانستن و دولت علیه ایران را از حق خود ممنوع داشتن چه معنی دارد؟

ثانیاً، هرات داخل افغانستان نیست و همیشه در زیر حکم سلاطین ایران زمین و جزء مملکت خراسان بوده، کامران خود بحکم و فرمان شاهنشاه مرحوم حکومت هرات را داشت غوریان داخل هرات نبوده متنازع فیه نیست و قلعهٔ آنجا نیز از ابنیهٔ اسحق خان سردار قرائی میباشد و دائماً در تصرف خود او و پسرش و سایر حکام خراسان بوده است و مستر مکنیل در ضمن شروطی که از جانب کامران و وزیر هرات نوشته است و صورت آن الآن حاضر است، در باب غوریان بخصوصه قید کرده است که کما فی‌السابق در تصرف حکام خراسان باشد، اینهمه تکالیف شاقه و بی‌حساب کافی نیست؟ دولت علیه مداخله در افغانستان نکرده هرات و غوریان را نیز ضمیمهٔ افغانستان نماید تا دولت بهیهٔ انگریز منصرف شوند؟. پارسال بخواهش دوستانه اظهار مینمودند که در کار اعلیحضرت شاهنشاهی روحیفداه تنبیه افاغنه را