نمودهایم محکم خواهد نمود. امروز ما وسیلهٔ خوبی در دست داریم ولی اگر بخواهیم و میل داشته باشیم آنرا بکار ببریم هر گاه این قشون که من پیشنهاد میکنم بهرات اعزام شود و آنجا را متصرف بشویم دولت روس هم حاضر خواهد شد پیشنهادهای ما را راجع بمسائل خیوه قبول نماید.[۱]
در این تاریخ یکی از عوامل مهمی که دارای نفوذ بیحد و اندازه بود همان مذهب اسلام بود که در این ایام در میان سکنهٔ افغانستان و ممالک آسیای مرکزی نفوذ آن باعلی درجه رسیده بود و مردم این نواحی همه مسلمان با ایمان و در کیش اجدادی خود متعصب و بدان علاقمند بودند و غلبه بر این قوهٔ روحانی برای دولت اجنبی در آنروزها غیر قابل امکان بشمار میرفت و انگلیسها باین مسئله بمرور آشنا شده بودند و یکی هم از اقدامات این عهد آنها جلب نمودن علماء بود و حتی بعضی مأمورین سیاسی خودشان را هم از این طبقه انتخاب مینمودند.
در سال ۱۸۳۹ میلادی «مطابق ۱۲۵۵ هجری»، واسطه بین انگلیسهای افغانستان و خان خیوه یکی از علما بوده که این شخص مقدسمآب حامل مراسلات انگلیسها بخوارزم بوده و او را یکی از مجتهدین معروف افغانستان معرفی میکنند[۲]
خلاصه انگلیسهای افغانستان توانستند به یارمحمدخان فائق آیند. حب وطنی او و علاقه بدین اجدادی و فهمیدن حقیقت و باطن سیاست انگلیس او را مانع شد از این که بتواند خود را حاضر نموده بوعده و وعیدهای انگلیسها که بدون حد و اندازه دربارهٔ او حاضر بودند انجام دهند مفتون شود و بالاخره هم از آنها برید و بکلی قطع روابط کرد و نمایندگان سیاسی و نظامی آنها را از هرات بیرون نمود.
بدبختانه باید در اینجا اعتراف کرد که دولت ایران و پادشاه وقت به تقاضای اولیای هرات وقعی ننهادند. در این ایام چشم شاه و درباریان آخوندمآب ایران چنان از انگلیسها ترسیده بود که پس از مراجعت از هرات دیگر این جرأت را هم