برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۲).pdf/۷۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۴۵۷

نموده‌ایم محکم خواهد نمود. امروز ما وسیلهٔ خوبی در دست داریم ولی اگر بخواهیم و میل داشته باشیم آنرا بکار ببریم هر گاه این قشون که من پیشنهاد میکنم بهرات اعزام شود و آنجا را متصرف بشویم دولت روس هم حاضر خواهد شد پیشنهادهای ما را راجع بمسائل خیوه قبول نماید.[۱]

در این تاریخ یکی از عوامل مهمی که دارای نفوذ بی‌حد و اندازه بود همان مذهب اسلام بود که در این ایام در میان سکنهٔ افغانستان و ممالک آسیای مرکزی نفوذ آن باعلی درجه رسیده بود و مردم این نواحی همه مسلمان با ایمان و در کیش اجدادی خود متعصب و بدان علاقمند بودند و غلبه بر این قوهٔ روحانی برای دولت اجنبی در آنروزها غیر قابل امکان بشمار میرفت و انگلیسها باین مسئله بمرور آشنا شده بودند و یکی هم از اقدامات این عهد آنها جلب نمودن علماء بود و حتی بعضی مأمورین سیاسی خودشان را هم از این طبقه انتخاب مینمودند.

در سال ۱۸۳۹ میلادی «مطابق ۱۲۵۵ هجری»، واسطه بین انگلیسهای افغانستان و خان خیوه یکی از علما بوده که این شخص مقدس‌مآب حامل مراسلات انگلیسها بخوارزم بوده و او را یکی از مجتهدین معروف افغانستان معرفی میکنند[۲]

خلاصه انگلیس‌های افغانستان توانستند به یارمحمدخان فائق آیند. حب وطنی او و علاقه بدین اجدادی و فهمیدن حقیقت و باطن سیاست انگلیس او را مانع شد از این که بتواند خود را حاضر نموده بوعده و وعیدهای انگلیسها که بدون حد و اندازه دربارهٔ او حاضر بودند انجام دهند مفتون شود و بالاخره هم از آنها برید و بکلی قطع روابط کرد و نمایندگان سیاسی و نظامی آنها را از هرات بیرون نمود.

بدبختانه باید در اینجا اعتراف کرد که دولت ایران و پادشاه وقت به تقاضای اولیای هرات وقعی ننهادند. در این ایام چشم شاه و درباریان آخوندمآب ایران چنان از انگلیس‌ها ترسیده بود که پس از مراجعت از هرات دیگر این جرأت را هم


  1. کتاب فوق صفحهٔ ۵۶
  2. بجلد دوم تاریخ جنگهای افغانستان، صفحه ۵۱ مراجعه شود. این شخص در آنجا معرفی شده است. بعلاوه باین موضوع در آتیه بهتر و مفصل‌تر اشاره خواهد شد.