۳۲
ما پیشرفت نکردهایم. ترّقی حقیقی ایران آنست که استاد ایرانی بفارسی درست در مدرسهٔ طب درس بدهد و در کتابخانهٔ مدرسه غیر از کتب مهمّ فرنگی چهار پنج هزار کتاب طبی بزبان فارسی باشد و معمار ایرانی تآتر و سینمای خوب و کامل بسازد و بازیگر سخنشناس خوش تلفّظ ایرانی بازی بفارسی بینقص با ترجمه صحیح آثار شکسپیر و مولیر و ایبسن را نمایش بدهد. بیش از یک قرنست که با تمدّن فرنگی آشنا شدهایم و در این مدّت که حتّی بنسبت تاریخ ملّی بیست و پنج قرنه ما نیز کوتاه نیست کاری شایان ایران نکردهایم چرا که بظاهرسازی خود را فریفتهایم. بلباس فرنگی بیش از کتاب فرنگی توجّه نمودهایم و جامهٔ استادی را برای تدریس صد بار مهمتر از شرائط حقیقی استادی پنداشتهایم.
تا امروز تمدن فرنگی بمیل و رضا بترّقی دیگران مدد نرسانده است. فرستادن کتابچهٔ خوش چاپ مصوّر که شرح کار کردن و بکار انداختن انواع ماشین و عکس و طرح هر یک را دارد برای دلالت ما باساس تمدّن فرنگی و سبکبارکردن و بینیاز ساختن ما نیست. قصد فروختن ماشینست و بس و اگر در این میان خریدار اطلاع جزئی سطحی بدست آورد نتیجهٔ فرعی این معامله است و فروشنده را بر او حقّی نیست. هیچ شرکت دواسازی فرنگی برای خدمت بهمنوع و بنیّت کم کردن دردهای بشری بوجود نیامده است مقصود تجارت و نفع جوئیست و میان شراب فروش و سلاح فروش و گنه گنه فروش فرنگی تفاوتی نیست. تشویق کردن ما بیاد گرفتن زبان فرنگی و حتّی دعوت ما بتحصیل در مدرسههای فرنگی از آن نیست که میخواهند ما را بحقایق و اسرار تمدّن خود راهنمائی کنند. اگر فرنگیان با یکدیگر رقابت نداشتند بی هیچ شکّی