به تدابیری که دارند عیار سکههای امینالضرب را چرباندند و حال آنکه معنی ندارد، از عیاراگر ندزدند چیزی اضافه نمیکنند.
گفته شد قدری نقره در شکاف چوب گنجانده بودند که روی بوته میگذارند ، البته چوب که سوخت نقره آب میشود و مخلوط نفرهای که در بوته است میگردد.
ولیعهد در تهران پس از قضیه شیخ عبیدالله ، ولیعهد مظفرالدین میرزا مغضوباً به تهران احضار شد. در باغ ایلخانی که حال بانک ملی است منزل کرد، از رجال فقط پدرم بیملاحظه خدمت ولیعهد میرسید ، طالب شدند نزد اخوی صنیعالدوله حساب بخوانند ، مدنی صرف اینکار شد و کار بتفریق نکشید تا چه رسد به ضرب و تقسیم، با مزهتر رغبت ولیعهد با آن فکر سرشار به آموختن شطرنج بود . در آن اوقات روزی شاه در منزل عبدالحسین میرزا فرمانفرما مدعو بود، شاهزادگان و اعیان بودند ، بعد از ناهار بنا شد شطرنج باخته شود ، حضار دو دسته شدند ، جمعی طرف ولیعهد، جمعی طرف نایبالسلطنه من از طرف ولیعهد بازی میکردم و نایب ناظر از طرف نایب السلطنه ، پنجاه پنج هزاری هم گرو بود ، بازی نایب ناظر هیچ بقوت بازی من نبود ، و غفلتی رفت و بازی من عقب افتاد، امینالسلطان پنجهزاری ها را برداشت و داد به ملیجک عزیزالسلطان ، دعوی طی شد، شنبدم ولیعهد از باختن من اظهار خوشوقتی کرده بود بملاحظه نایب السلطنه ، من بهیچوجه ملاحظه نکرده بودم. رسم است در بازی با دست از روی مهره برنداشتهاند حق اصلاح دارند. من هنوز دست برنداشته بودم مغلطه کردند ، بشاه تظلم کردم دیدم میل حکومت ندارند، تسلیم شدم ، غرور گاهی این گونه پیش میآورد و شاید الخیر فیماوقع.
در ماه رمضان شئونات اسلامی محفوظ بود، به اختلاف اوقات، ادارات شب به وظایف اشتغال داشتند، در اندرون نماز جماعت منعقد میشد، شیخ سیف الدین از شاهزادگان در لباس علما بود از برای خانمها وعظ میکرد، شیخ اسدالله اعمی تجوید میگفت در دهه عاشورا در تکیه دولت تعزیهداری مفصل میشد، وزرا، و امراء تأسی میکردند و از برای مردم هم فال بود هم تماشا ، مقدمهٔ روضه خوانده میشد، سپس شبیه در می آوردند دسته تعزیهخوان معلم در آواز و نقش خود تربیت شده بودند ، مشهور آنها ملاحسین امام خوان ، میرزا غلامحسین عباسی خوان، جهانگیر مسلم خران بودند و جمعی پسربچههای خوش آواز. در لباس و ملزومات تجمل بسیار میشد، شبها تکیه جراغان بود، انعامها و خلعتها مرحمت میگردید و دور تکیه بیست طاقنما است، مرتبه تحتانی را وزراء و امراء میبستند، مرتبه وسط و فوقانی در پس زنبوری مخصوص حرم بود ، در یکی از حجرات شاه جلوس میکرد، روبروی دیر در تزئین رقابت میکردند. چای و قهوه برای واردین ناهار و شام برای مباشرین مهیا بود . از شب های آخر شبی ناصرالدین شاه گردش میکردند ، صاحبان طاقنما پیش کشیها تقدیم میکردند یک از طاقنماها که متعلق بپدرم بود ده روزه هشتصد إلی هزار تومان