کرد کمال سادگی مطلوب است لباس کوهنوردان غالب زیرهای رنگ با یقه سبز است وارد سویس که بشوی وارد یک مملکتی شدهای که بین هر دره و قله هر کوهش تفرجگاه است و در هر نقطه کل اسباب زندگی و راحت مهیا و خالی از هر گونه تکلف مدلول این شعر در سویس مصداق دارد.
بهشت آنجاست کازاری نباشد | کسی را با کسی کاری نباشد |
دریاچهٔ چهار محل بواسطهٔ اعوجاجاتی که دارد در واقع چهار دریاچه است متصل بهم و هر گوشهاش نزهتگاهی کوه ریگی در مشرق شهر بخصوص محل توجه است و از فیستو کنار دریاچه راهآهن دندهای بالای کوه میرود و از بالای کوه به چهار طرف منظرهٔ عالی در مد نظر است روزی بتماشای آن مناظر رفتیم از هتل قلهٔ کوه هنگام طلوع آفتاب اطراف تماشای غریبی دارد متأسفانه آن تماشا بدل من نچسبید شلوار هن بدرختی گرفت و زانوی شلوار پاره شد خیال مرا گرفت گمان میکردم جمعیت همه متوجه دریدگی شلوار مناند، دریدگی شلوار نشاط منظر را از خاطر من برد و ششدانگ خاطرم متوجه زانوی شلوار است.
برگردیم بهتل از هر ملت در هتل هستند من جمله خانم انگلیسی جوانی در کمال وجاهت که بالای سر ما منزل دارد و روزهای یک شنبه رفتن کلیسا را ترک نمیکند و غالباً در ایوان هتل انجیل میخواند یکروز در پله بمن برخورد مرا باطاق خود دعوت کرد رفتم و امتناع را جایز ندانستم کتاب کوچکی بمن داد آوردم معلوم شد انجیل است بفرانسه، هنوز دارم و یادگار آن خانم است از مهمانهای هتل پسر و دختری امریکائیاند پسر کوتاه قد و کلفت دختر بلند قد و باریک و وجیهه علاقهای بهم داشتند بدرجهای که پسر الف بزرگی لاتینی را با زینت بمچ دست خانم خال کوبیده بود آی لاتین حرف اول اسم خانم است که آدینه بود
روزی در آلاچیق که در کنار باغچهٔ هتل بود دستش را حرکت داده و از من پرسید این حرکت میان ایرانیان چه مفهوم دارد من درست نمیدانستم لکن میشد حدس زد که چندان خوش مفهوم نیست و با حضور دختر دیتریشی توضیح مقدور نه. در حیاط هتل تابی بود کار ما غالب اوقات تاب خوردن.
دو خواهر روسی در هتل بودند روزی مرا در باغچهٔ هتل دعوت بصرف شکلات کردند و سفارش دادند گوشهای نشستیم و کلپتره بفرانسه صحبت میکنیم مادام دیتریشی بایوان هتل آمد من بمدلول:
پسر را که از ده فزون شد سنین | ز نا محرمان گو فراتر نشین |
فرار کردم و خانمها در تعجب متأسفانه غافل از رسوم اروپایی از صرف شکلات و صحبت آن دو خانم محروم ماندم و گاهی که یادم آمده است خودم را ملامت کردهام.
در اواخر صسافرت چند روز هم بگردش دریاچهٔ ژنو رفتیم قصد مادام دیتریشی تماشای رولت بود رولت قماری است خانه خراب کن همه جا در اروپا آن بساط را موقوف کردهاند در ساکسن در درهٔ رن هنوز دایر بود به ساکسن رفتیم از برای من رولت تماشایی نداشت لکن آبشار آن محلی که از سیصد متر آب فرو میریزد و گردیتر بزمین میرسد بیتماشا نبود شنیدم خانمی متمول از روسیه برای بازی باین محل آمده آنچه داشته باخته و خودش را کشته است انما الخمر و المیسر رجس من عمل الشیطان دو شب در ساکسن توقف شد به لوزان برگشتیم دریاچهٔ ژنو لطف دریاچهٔ لوثرن را ندارد لکن آداب شهرهای بزرگ بآنجا رخنه کرده است اینجا زبان رایج فرانسه است در لوثرن آلمانی. مزیتی که ژنو دارد منظرهٔ کوه برفی من بلان است که بلندترین کوههای الپ است و دایم پوشیده به برف. ز همین، آب دامنهٔ جنگل قله سیم شفاف در طلوع و غروب آفتاب اگر بگویم گوشهای از ارم ذات العماد است گزاف نگفتهایم.
منزل در لوزان است از زیر پل لوزان راه آهن طنابی به اوشی کنار دریاچه میرود نوبتی که از زیر پل میگذاشتیم پنج طالبی دیدم که در برلن دیده نمیشود یکی را بیک فرانک خریدم به هتل