بدبینی بروایت منتظمالحکماء دکتر مهدی صلحی به نت فرنگی نوشتهام و یک نسخه بمدرسهٔ عالی موسیقی دادهام و امروز سند سعی قدما است. نتی هم ابجدی خودم تتبع کردم که در نگارش الحان بوجوهی اسهل است و دستور آن چاپ شده است.
متأخرین هنوز بدیعی در کار نیاوردهاند و بدایعی را از بین بردهاند.
کلاغی نک کبک را گوش کرد | نک خویشتن را فراموش کرد |
امروز موسیقی به Épique حماسه Lyrique تغزل Tragique عزا Dramatique و سروری آمیخته به حزن بخش میشود نوعی را هم که مغزی ندارد، ما مسامره گوئیم و از این قبیل اساتید ما کمتر ساختهاند. Sonate که خوانده نتواند شد Berlioz از رویهٔ عصر مذمت میکند، گوید سادگی را که همه جا مطلوب است نقص میشمارند و هنجار را خار کردهاند، از بس پیچ و اغلاق در کار آوردهاند معهذا در تکمیل ارکستر ۱۲۰ آلت را لازم میداند تا احساسات را بتکمیل بتوان ظاهر کرد و البته اغراق است. بیان احساسات و حالات در زمینهٔ شور بهتر میشود که مخصوص ایرانیان است، به تتبع دستان فرس.
در اثر اشعار رودکی که به سرود بر خواند، نصر بن احمد سامانی که در هرات رحل اقامت افکنده بود عزیمت بخارا کرد.
بقول فردوسی رستم در هفت خوان زمزمه در وصف حال خود نمودهاست:
که آوارهٔ بدنشان رستم است | که از روز شادیش بهره کم است |
مجال موسیقی بقدری وسیع است که عبدالقادر گوید در سی شب ماه رمضان ۷۷۸ سی نوبت ساختم و در مجلس سلطان حسین، سلطان اویس، عرضه دادم.
بروایت منتظمالحکماء میرزا عبدالله فراهانی|میرزاعبدالله]] آنچه را که از سیدحسن نشنیده بود نمیپذیرفت، وارد دستگاه نمیکرد. توارد چنانکه در شهر است در الحان هم واقع شود، اروپائیان دو سه پرده اختلاف را لحنی جدید میشمارند و از این نظر چه الحان بدیع که از طبع اساتید تراویده است و اثری
از آن نمانده از یاد رفته است گفتهاند این در فلان آواز است و هر طریقهٔ کتابتی که برای الحان تتبع کردم برای این بود که بسهولت تألیفات را بتوان نوشت و از بین نرود، آوازهای مشهور ایرانی غالب تراوش طبع اقوام است (کرد-ترک-افشار)