این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۱۲
تو از این خلعت هستی چه تفاخر داری | ||||||
این لباسی است که بر پیکر هر خر گذرد | ||||||
آه از آن روز که بی کسب هنر شام شود | ||||||
وای از آن شام که بیمطرب و ساغر گذرد | ||||||
لحظهای بیش نبود آنچه ز عمر تو گذشت | ||||||
وآنچه باقیست بیک لحظه دیگر گذرد | ||||||
ای وطن زینهه ابنای تو کس یافت نشد | ||||||
که براه تو بگویم ز سر، از زر گذرد | ||||||
نه شریف العلماء بگذرد از سیم سفید | ||||||
نه رئیس الوزراء از زر احمر گذرد | ||||||
گر بمحشر هم از این جنس دو با در کارند | ||||||
وای از آن طرز مظالم که بمحشر گذرد | ||||||
ور یکی زان همه عمال بود ایرانی | ||||||
گلهها بین خداوند و پیمبر گذرد | ||||||
عنقریب است که از عشق تو چون پیراهن | ||||||
سینه را چاک کند «ایرج» و از سر گذرد |
درباره مستشاران امریکائی
نه بینی خیر از دنیا «علائی» | رسد از آسمان بر تو بلائی | |||||
ترا کردیم ای گوساله مأمور | نه مأموری که المأمور معذور | |||||
کی بنمائی در آمریکا تفحص | بیاری مستشاری با تخصص | |||||
در امریکا بخرها کردی اعلان | که باشد مرتع سبزی در ایران | |||||
ز نوع خود فرستادی کمندی | خصوصاً یک خر بالا بلندی | |||||
چموش و بد لگام و خام و گهگیر | نه از افسار میترسد نه زنجیر | |||||
خران داخلی معقول بودند | وجیهالمله و مقبول بودند | |||||
که باشد اینمثل منظور هر کس | زبان خر «خلج» میداند و بس |