برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۵۵

این برگ نمونه‌خوانی نشده‌است.
– ۲۳ –

– ۲۳ - دیری رنگ عربی خود گرفته بود و ادبای آن سامان در سرودن شعر و تألیف کتاب زبان عربی دست کم از مردم سایر شهرستانهای غربی و مرکزی و شمالی نداشتند. و با مراجعه به «یتیمة الدهر» تعالیی و « دمیة النصر - باخرزی ، د منشأت ابو بکر خوارزمی و بدیع ۔ الزمان همدانی و سایر ارباب براعت و اصحاب فضل ، این معنی مبرهن میشود_وشکی نیست که توجه سامانیان و بعضی از صفاریان و غز نویان بشمر عربی کمتر از توجه آل بویه و صاحب ابن عبادو شمس المعانی نبوده است، بعوض این در دو بار عضدالدوله و له وقابوس وصاحب نیز شاعران ایرانی مانندعلی پیروزه ومستهمرد و بندار رازی و غضایری و منصور منطقی وجود داشته اند ، مهذلک میبینیم که شعر و نثر دری بالطبیعه در خراسان بظهور آمده و با اندک توجهی از طرف ملوک اطراف ، شعرا، و دبیران بگفتن شعر و پرداختن کتب بزبان دری اقبال کرده اند . و در همان حال بک بیت شعر و یک رساله باین زبان در مغرب و شمال و جنوب غربی در قرن چهارم بوجود نیامده است ؛ را ؛ و اگر هم شعر یا کتابی دیده شده و با ذکر آن رفته است بزبان پهلوی یاطبریست مگر در اواخر عهد سامانیان و آغاز دولت غزنویان و سلاحقه که بتدریج بسبب فتوحات آن سلاطین درری و جبال و گرگان و اصفهان و آمیختن فضلای شرق وغرب با یکدیگر و انتشار اشعار و کتب تاریخی و ادبی خراسان در سایر شهرستانهای ایران و سیر دواوین شعر از خراسان سایر نقاط ایران ، زبان دری زبان ادبی و علمی ایران شناخته شد و با تسلط دولت سلجوقی بر عراقین این معنی قوت یافت و شعرای بزرگی پس از غضائری و قطران و ابوالمعالی رازی در اقطار شمالی و مرکزی و غربی این مملکت پیدا شدند؟ ه ۔ مطلب دیگر که قول ابن مقفع را تأیید میکند، باقی مانده لهجه های محلی است که شرح آن از موضوع بحث ما که تاریخ تطور ادبیات دری است خارج می باشد - لیکن همینقدر کافیست اشاره شود که هم امروز در خراسان۔ خاصه افغانستان، و بخارا و ا ۔ رجوع شود بتاریخ طبرستان لابن اسفندیار - ورسالة شعر در ایران تألیف نگارنده و لباب الالباب عوفی جلد دوم . ۲ - تاریخ قم چند شاعر فارسی را که معاصر سامانیان بوده اند در جلد اول ذکر کرده و شرح آنرا بجلد دوم محول نموده است اما چون جلد دوم این کتاب در دست نیست نمیدانیم که تاریخ حیات و سبک شهر آنها از چه قرار است و هر چه باشد باز اساس نظر ما را نمی تواند تغییر بدهد وحق تقدم را از خراسان سلب نماید .