برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۹۹

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
– ۶۷ –

- ۶۷ -

اصلاح مهمی که در ایران راجع بخط میخی شده است ، جای حیرتست ، زیرا چنانکه گمان کرده اند وعلی القاعده نیز همین طور بنظر میرسد ایرانیان این خط را از مردم همسایه «آشور» با « عیلام» باهر دو گرفته اند و اگر فرض کنیم که در آغاز تمدن و استقلال دولت مادی این وام گرفته شده است بازتا ابتدای دولت هخامنشی از نظر مدت چندان دور نبوده است که بتوان گفت که بالطبع و از لحاظ تطور چنین اصلاحی در خط میخی صورت گرفته است . یعنی اولا آنرا از حالت علامتی و صوتی (هجائی) بحالت انتهائی در آورند و ثانیاً اعراب را جزء حروف قرار دهند و ثالثاً برای حروف مختص بزبان آریا که در خط آشوری نبود صور تهائی اختراع نمایند، بنابر این شکی نیست که این اصلاحات تدریجی و بطریق تکامل و تطور طبیعی صورت نگرفته بلکه بر حسب هوش و قریحه ملی به امر و فرمان بزرگان با شهنشاهان یامغان وجود یافته است و دفعة و بطور انقلاب و نو در آمد موجود شده است . ممکن است گفته شود که براهنمایی دبیران فنیقی یا آرامی با یهود که در زیر دست بزرگان ایران خدمت میکردند و حروف الفبائی داشته اند و از پیش با آن آشنا بوده اند این اصطلاح پیدا شده است. این تصور دور نیست لیکن اشکالی دارد و آن اینکه خود یهود با آرامیان یا فنیقیان هم حروف مصوته واعراب را داخل خط نکرده اند ، چنانکه از آثار قدیم فنیقی و یهود و آرامی معلوم میشود که نه تنها اعراب جزء کلماتشان نیست بلکه الف و واو و یا هم در کتیبه ها و نوشتهای قدیم آن مردم پیدا نمی شده است و در اواخر الف و وار و یا را برای نشان دادن حرکات گاهی بکار میبرده اند ، پس از انقراض یهود و پراکنده شدن در آفاق چون دیدند این سه حرف کافی برای ادای مقصود نیست ولفات آنان دستخوش فنا خواهد شد قاعده ای برای حرکات وضع کردند که امروز بطور ناقص در خط (خط عبری) دیده میشود . در اینصورت معنی ندارد که اصلاح خط میخی از ناحیه مردم سامی صورت گرفته باشد و شکی باقی نمی ماند که این اصلاح مربوط بغریزة ذاتی و طبیعی آریائی است چنانکه ملل گرک و لاتین و هند نیز بعد ازقبول حروف فنیقی همین کاررا کردند. و اگر بخواهیم سامیان را در عمل کتابت ایرانیان مؤثر بشناسیم باید بعکس تصور فوق ۱ - تاریخ اللغات السامیه من : ۱۰۳ د