برگه:شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و۱۳ و ۱۴ هجری، جلد ۱.pdf/۷۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۶۸
رجال ایران

مشاغلیکه داشت از قبیل حکومت همدان و لقب ناصرالملکی و غیره به ابوالقاسمخان مشیر حضور داد و مکنت زیاد ناصرالملک هم باو رسید و چند روز بعد بوسیله امین‌السلطان بحضور شاه معرفی گردید ناصرالدینشاه، بر خلاف عادت و رویه همیشگی خود، که پس از مرگ اعیان اشراف – متمولین و ملاکین درجه یک مملکت، از اموال آنان (مخصوصاً نقدینه و جواهرات) برای خود بر میداشت بواسطه ارتباط و بستگی هر دو ناصرالملک به انگلیس‌ها چیزی از اموال آنان بر نداشت (بشرح حال محمودخان ناصرالملک مراجعه شود)[۱].

ناصرالملک

ابوالقاسم خان ناصر الملک در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه گاهی در غیاب محمد حسنخان اعتمادالسلطنه برای شاه روزنامه ترجمه میکرد و در حضور شاه خطابه‌های سفراء بیگانه و جواب شاه را برای آنان نیز ترجمه میکرده است.

در جمادی‌الثانیه سال ۱۳۱۴ ق. که امین‌السلطان از صدارت معزول و بجایش میرزا علی خان امین‌الدوله در ماه رمضان همین سال صدر اعظم شد ناصر‌الملک را بجای میرزا عبدالوهاب خان نظام‌الملک (شوهر خواهر خود) وزیر دارایی نمود پس از عزل امین‌الدوله در ۱۶ صفر سال ۱۳۱۶ ق. ناصرالملک بالطبع کنار رفت و بجای وی حسینقلی خان نظام‌السلطنه مافی وزیر دارایی شد در اولین کابینه دوره مشروطیت بریاست سلطان علیخان وزیر افخم در تاریخ ۶ صفر ۱۳۲۵ ق. برابر با ۲۹ اسفند ۱۲۸۵ خ. تشکیل یافت ناصرالملک وزیر مالیه بود و در ۲۰ ربیع الاول ۱۳۲۵ ق. برابر با ۱۳ اردیبهشت ۱۲۸۶ خ. که میرزا علی اصغر خان امین‌السلطان معروف به اتابک اعظم نخست وزیر و مأمور تشکیل کابینه گردید ناصرالملک هم دوباره وزیر دارایی شد در تاریخ ۱۸ رمضان ۱۳۲۵ قمری مطابق با چهارم آبان ۱۲۸۶ خ. ناصرالملک از طرف محمد علیشاه نخست وزیر و مأمور تشکیل هیأت دولت گردید عمر کابینه وی بیش از دو ماه طول نکشید که خود استعفاء داد و چون شاه از این قضیه راضی نبود و کار بدون مشورت و اجازه او صورت گرفته بود از این جهت او و وزرائش را به قصر احضار و ناصرالملک نخست وزیر مستعفی را زندانی و زنجیر کرد لکن با مداخله فوری و سریع سفارت انگلیس آزاد و روز بعد رهسپار اروپا گردید. م. ق. هدایت (مخبر السلطنه)


  1. ناصرالدینشاه این قبیل اموال را اسما برای خود میگرفت و پس از گرفتن تحویل خرانه اندرون میداد و جزء دارائی مملکت محسوب میگردید و وقتی هم که کشته شد از خود شخصاً چیزی نداشت.