این برگ همسنجی شدهاست.
بسم الله الرحمن الرحیم
خرد هر کجا گنجی آرد پدید | بنام خدا سازد آنرا کلید | |||||
خدای خردبخش بخردنواز | همان ناخردمند را چارهساز | |||||
چو ره یاوه گردد نماینده اوست | چو در بسته گردد گشاینده اوست | |||||
همه بود از بود او هست تام | تمام است دیگر همه ناتمام | ۵ |
حمد مر خدایرا جل جلاله که عندلیب زبان در قفس دهان بذکر او رطب اللسان است و طوطی بیان در شکرستان شکر او شیرین زبان ✽
✽ شعر ✽
پیش وجود همه آیندگان | بیش بقای همه پایندگان | |||||
مبدع هر چشمه که جودیش هست | مخترع هر چه وجودیش هست | ۱۰ | ||||
خام کن پختهٔ تدبیرها | عذر پذیرندهٔ تقصیرها | |||||
لعل طراز کمر آفتاب | حله گر خاک و حلی بند آب | |||||
کیست درین دایرهٔ دیرپای | کو لمن الملک زند جز خدای |
و نعت وافر و محمدت متکاثر سروری را سزد که مجموعهٔ ازل و ابد ورقی از کتاب افادهٔ اوست ✽
✽ شعر ✽
محمد کازل تا ابد هرچه هست | بآرایش نام او نقش بست |
و بر آل و اولاد و اصحاب پاک او که قایدان راه دین و ناقدان سکهٔ علمالیقیناند ✽
اما بعد چنین گوید محرر این مقالات و مقرر این کلمات امین احمد رازی اصلح الله احواله که این کمینهٔ بیبضاعت