برگه:CharandVaParand.pdf/۱۲

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
چرند و پرند

آخر شب که خسته و مرده از پارک بر می‌گشتم جلو مدرسهٔ ارمنی‌ها یک دفعه دیدم جناب دکتر... و سرکار دکتر... توی دو تا کالسکه نشسته چهار نعل میرانند، خیلی متوحش شدم که مبادا خبری که در باب بریدن پای جناب حاجی ... منتشر شده راست باشد. بسرعت پیش رفتم و بواسطهٔ سابقهٔ محبتی که بود کلاه برداشته شب بخیر گفتم مقصد را پرسیدم. گفتند: هیچ... جناب مستطاب حاجی. چون این روزها یک چند هزار تومان از حاجی آقا محسن یک... هزار تومان از حشمت الملک. یک... هزار تومان از آصف الدوله. یک... هزار تومان از قوام بفاصلهٔ چند روز پخته نپخته روی هم میل فرموده‌اند و سده‌ای روی دلشان پیدا شده شما می دانید که ماشاءالله این جماعت اختیار شکمشان را ندارند هوا هم گرم است. این قبیل اتفاقات می‌افتد. مسئله‌ای نیست گفتم خدا نکند خداوند درد و بلای این نوع علمای ما را بزند بجان ما شیعیان. خدا از عمر ما بردارد روی عمر آنها بگذارد.

سگ حسن دله

اختراع جدید

یکنفر دکتر اطریشی موسوم به آف شنیدر وقتی که حکایت نانهای طهران را شنید برای اینکه مینای روی دندان نرود و دندانها ضایع نشود غلافی از فولاد برای دندان اختراع کرده. با استعمال این غلاف دندان حکم آسیایی را پیدا می‌کند که قوهٔ چهار اسب دارد و سنگ و چارکه و کلوخرا بخوبی خرد میکند. آدرس لازارت گاسه فنگوهیلاشتال، نمره ۲۱.

جواب مکتوب

عزیزم خرمگس اولاد ادم مثل تو سر سلامت بگور نمیبرد

تو را چه افتاده خودت را داخل کارهای دولتی بکنی لقب بدهی لقب

۱۰