برگه:CharandVaParand.pdf/۵۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
علی‌اکبر دهخدا

جناب رئیس زنک زده – فرمودند خلط مبحث صحیح نیست (جناب ملااینک‌علی متغیراً از مجلس برخاسته بدون اجازه از رئیس رفتند سایرین هرچه اصرار کردند در جواب فرمودند من حق خودم را میگذارم ولی برای توهین نوع نعوذبالله...)

سگ حسن دله – در موقعی که من در رشت و اصفهان و شیراز و آذربایجان و مازندران بودم و با حکام هرجا رفت و آمد داشتم میدیدم که همه ساله حکام چیزی برای روزنامه‌ها علی‌قدر مراتبهم موضوع کرده میفرستادند این معمولی سنواتی حکام در دورهٔ استبداد بوده حالا هم چه ضرر دارد که برقرار باشد.

او یارقلی – آقای معظم آیا اینجا کم بی‌انصاف خدانشناس که گوشواره را از گوش دختران ده و گلیم را از زیر پای یک خانوادهٔ بدبخت روستایی میکشد و بمرغ خانگی پیرزن ابقا نمیکند و از هر دخل نامشروع حتی از طریق فواحش صرفنظر نمی‌نماید چه علت دارد که با کمال طوع و رغبت سالی مبلغی بروزنامه‌چی‌ها میدهد؟

آیا قصدش این نیست که روزنامه‌نگار را شریک سیئات اعمال خودش قرار بدهد؟ آیا در فکر این نیست که در دوره‌ایکه از همهٔ تنظیمات دول دنیا برای ایران چهارتا روزنامه بی‌مغز مانده است آنرا هم با خودش همدست کند؟ آیا معنی رشوه خواری جز این است؟ و آیا بعد از آنکه روزنامه‌چی باین سم مهلک مسموم شد دیگر در کلامش در نظر ملت وقع و وقری میماند؟ و آیا کسی دیگر بحرفهای روزنامه گوش میدهد؟ و افسوس که هنوز پرده‌های جهل جلو چشم ما را گرفته و هوی و هوس و اغراض بما مجال هیچ ملاحظه‌ای نمیدهد ای اعضای محترم انجمن آیا جناب ملااینک علی که اینقدر در قبول این اشیاء اصرار دارند قصدشان جز این است که باب رشوه را مفتوح کرده بلکه خودشان هم محرمانه با دخو در این

۴۹