هم بس است.
بله، عقیده من اینجور چیزهاست و عقید، تمام شیعیان پاک هم از همینجور چیزهاست.
اما من متحیرم در صورتی که محمد بن یعقوب کلینی در اصول
کافی و محمد بن علی بن موسیبن بابویه قمی در کمالالدین و
تمامالنعمه و سید مرتضی درشافی و محمدبن الحسن طوسی در
کتاب الغیبه و فضلبن حسن طبرسی در اعلام الوری و علیبن
عیسی اربلی در کشف الغمه و مولا محمد باقر مجلسی در سیزدهم
بحار وحاجی میرزا حسین نوری در نجم ثاقب و سایر علما در سایر
کتب صریحاً مینویسند که : « وقتی خداوند عالم سیصد و سیزده
نفر بندهٔ مؤمن مقدس و شیعه خالص امین در دنیا داشت حضرت
حجت ظهور خواهد کرد». پس چرا ما شیعیان خلص، ما منتظرین
ظهور فرج و ما گویندگان «وعجل فرجنا وفرجهم» زودتر سعی
نمیکنیم که یک صد و نود و سه نفر هم دعا نویس ، عشر خوان ،
رمال و جزوهکش برین یکصد و بیست نفر وکیل حالیه که داریم
بیفزاییم که بمحض ورود بمجلس همه معصوم و امین و بیگناه بشوند
و عدد اصحاب بدر که سیصد و سیزده نفرست کامل بشود که بلکه
ما هم درک زمان سلطنت حقه را بکنیم، بلکه ما هم چشممان بجمال
انورامام زمانمان روشن بشود، بلکه ما هم چهار روز معنی عدالت
را گذشته از مطالعه در کتاب در خارج هم ببینیم !
اما حالا که تازگیها می شنوم یک فصل هم بقانوناساسی زیاد میشود که وکالت از روی قانون قرآن دو سهم بپسری برسد و یک سهم هم بنا بقاعدة «الضرورات تبیع المخدورات» خرج مهمانی موکلین بشود، خدا کند که بشود، ما چه حرفی داریم،