اما اضافه کردن آن یکصد و نود و سه نفر هم از همان جنس که گفتم لازم است.
* * *
از شمارهٔ ۲۳:
مکتوب از یزد
اینجا جمعی از حاجیها انجمن کرده گفتند حالا که الحمدلله مشیرالممالک هم مشروطه شده، خوبست ما هم بعد ازین محض دل او باشد هفتهای یکروز جمع شده در اصلاحات مملکتی سحبت کنیم؛ از جمله در همان مجلس قرار گذاشتهاند که بعد ازین شبی که فرداش حمام میروند کمرشان را زفت و زردهٔ تخم مرغ بیندازند که توی آب خزینه سست نشود.
همه با هم متعهد شده ریش داده ریش گرفتند الا یکنفر ازین حاجیها که گفته این خرج زیادی با صرفهٔ تجارتی نمیسازد، بعد هم گفته است آب حمام کر است با اینجور چیزها نجس نمیشود، در هر صورت چه دردسر. با مقصود انجمن همراهی نکرده است، حالا همهٔ حاجیها پاشانرا توی یک کفش کردهاند که او مستبدست، او هم سخت ایستاده که همهٔ اهل انجمن کافرند برای اینکه از حرفشان همچو برمیآید که آب کر پیش از تغییر لون و طعم و رایحه نجس خواهد شد، باری حالا که هر دوطرف محکم ایستادهاند، اینها بحاجی و اتباعش میگویند مستبد، او هم باینها میگوید بابی، اما علماء حق را بطرف حاجی دادهاند،
مخلص که کارها خیلی شلوغ است؛ دیروز هم مشیرالممالک در