انتشار کتاب خویش «دبستان فساد» ناگزیر تصدیق نمود که در میان این طبقه از بازیگران مردمی آبرومند و محترم که آراستگی و نیکی فطرتشان زبانزد است یافت میشوند. تدریجاً حملههائی که به تئاتر و بازیگران میشد از شدت خویش کاست و با آنکه دامنه بدبینی نسبت باین فن تا ۱۶۳۳ کشیده شد ولی عیبجوئیها دیگر تأثیری که مایهٔ تباهی کار بازیگران بشود نداشت.
۲- دستههای بازیگران مجاز
چنانکه گفته شد دربار سلطنتی و محتشمان کشور بازیگران را در ظل حمایت خویش کشیده و مردمی مانند «لیستر» صدراعظم انگلستان برای خود دستهای بازیگر داشتند. دیری نگذشت که ملکه الیزابت و رایزنان وی دریافتند که این نوع تجمل اشراف را باید تحت آئیننامههای مخصوص درآورد. اما این کار از نظر جلوگیری از نمایش نبود بلکه منظور آن بود که کثرت دستههای بازیگر تولید هرج و مرج نکند و از همین روی بچندین نفر از اشراف برای نگاهداری دستههای بازیگر پروانه متخصوص داده شد. پیشقدم بر همه، دستهٔ لیستر بود که در سال ۱۵۷۴ اجازهٔ نمایش یافت و در سال ۱۵۸۸ که لیستر از میان رفت دستهٔ وی بدیگری انتقال یافته و بالاخره به وزیر دربار ملکه الیزابت اختصاص یافت. در موقع جلوس «جیمس» اول بتخت سلطنت انگلستان این دسته که شکسپیر نیز جزوشان بود بنام «دستهٔ شاه» معروف شدند و از معاریف بازیگران این دسته یکی «ریچارد بربج»[۱] است که در قسمت درامهای غمانگیز (تراژدی) هنرنمائی خاصی داشت و دیگر «ویلیام کمپ»[۲] است که در نمایشهای خندهانگیز مهارت بسیاری نشان داد.