برگه:Doctor Faustus.pdf/۵۴

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

 

صحنهٔ پنجم

کتابخانهٔ فاستوس

فاستوس و مفیس‌تافلیس. فاستوس نزدیک دریچه ایستاده و آسمان را تماشا می‌کند

فاستوس - وقتی چشمم به آسمان میافتد توبه می‌کنم و تو ابلیس شریر را لعنت می‌کنم که مرا از مسرّات آسمان محروم کرده‌ای.

مفیس‌تافلیس - فاستوس. چرا تصور می‌کنی آسمان آنقدر زیبا و باشکوه باشد. بتو بگویم که زیبائی آسمان باندازه نصف زیبائی تو یا هر انسانی که روی زمین زندگانی می‌کند نیست.

فاستوس - این مطلب را چگونه ثابت میکنی؟

مفیس‌تافلیس - آسمان برای خاطر انسان خلق شده پس انسان بزرگتر و عالیتر است.

فاستوس - اگر آسمان برای آدم خلق شده پس برای منهم آفریده شده است. از این جهت سحر را دور می‌اندازم و توبه می‌کنم.

(فرشتهٔ خوب و فرشتهٔ بد ظاهر می‌شوند)

فرشتهٔ خوب - فاستوس. توبه کن تا خداوند بتو رحم کند.