برگه:Doctor Faustus.pdf/۶۳

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

صحنهٔ ششم

کاخ پاپ

فاستوس و مفیس‌تافلیس داخل می‌شوند

فاستوس- خوب، مفیس‌تافلیس. اینک که از شهر با عظمت «تریر» گذشته و کوههای سنگ سماق که گرداگرد آن شهر را گرفته‌اند تماشا کردیم و دریاچه‌های آنجا را که سپاه پادشاهان از آن نمی‌توانند بگذرند دیدیم و از آنجا به پاریس و از پاریس به ملتقای رودخانهٔ «سن» و «رن» که کنارهٔ آنرا تاکستان‌های بارور پوشانده است گذشتیم و از آنجا به «ناپل» رفتیم و قبر «ویژول» ساحر معروف را که کوهستانی را بطول یک میل در یک شب سوراخ کرد دیدیم و از آنجا نیز گذشته به «ونیز» و «پادوا» رفتیم و معبد بزرگ آنجا را که قبه‌اش با معجر آسمان تماس دارد و از سنگهای رنگارنگ ساخته شده و گنبدش از طلاست مشاهده کردیم، بگو بدانم اینجا کجاست؟ آیا چنانکه خواسته بودم مرا به شهر رم آورده‌ای؟

مفیس‌تافلیس - بله اینجا رم است و چون نمی‌خواستم بدون