برگه:Gharbzadegi.pdf/۱۴۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۴۴ غرب‌زدگی
 

نامه کردند که حقوق ماه بعد با ارائه‌ی تعرفه‌ی انتخابات داده می‌شود! درست حکایت «تو بار گران را به نزد خر آر.» شده بود و به این طریق چه دعواها درباره‌ی آزادی انتخابات و کثرت جماعت رأی دهندگان!

فقط وقتی می‌توان در این مملکت دم از دموکراسی زد؛ یعنی تنها وقتی رأی و اراده‌ی مردم ظاهر می‌تواند بشود که:

الف– از قدرت‌های بزرگ محلّی و مالکان اراضی و بقایای خان خانی سلب اختیار و نفوذ شده باشد، که مزاحم اعمال رأی آزاد مردمند.

ب– وسایل انتشاراتی و تبلیغاتی، نه در انحصار حکومت‌های وقت؛ بلکه نیز در اختیار مخالفان حکومت‌های وقت گذاشته شده باشد.

ج– احزاب به صورت واقعی و نه در لباس دسته بندی‌های حقیر سیاسی قدرت عمل پیدا کرده باشد و قلمرو وسیع یافته باشند.

د– از دخالت قوای تأمینی و (سازمان امنیّت) در کارهای کشوری به شدّت جلوگیری شده باشد.

یک وقتی بود که فریاد و انفسای همه از نبودن آزادی بلند بود؛ چون آخرین نفری که رأی مردم را در دست داشت – صرف نظر از کدخدا و ژاندارم و حاکم و مالک و بخشدار – کسی بود که اجرت مدّت بی‌کار شدن رأی دهنده را می‌داد، تا او را نصف روزه پای صندوق ببرد و برگرداند؛ امّا حالا که صندوق‌ها را یک جا سازمان امنیّت پر می‌کند و فهرست نمایندگان را نیز هم او می‌دهد، چه باید گفت؟ حالا دیگر حتّی فریاد زدن هم فایده ندارد. هرچه روشنفکران مملکت شکست خوردند، سازمان امنیّت فاتح شد و هر چه آن‌ها