برگه:Gharbzadegi.pdf/۵۸

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۵۶غرب‌زدگی
 

مستشرقان تازه کار، درمانده‌اند که چند درصد از تمدّن اسلامی را عواملی غیر ایرانی باید ساخته باشد؟

غرض از این همه، این است که سعه‌ی صدر داشته باشیم و به این بنگریم که بر اثر چنان سیاست‌های تفرقه‌انگیز و آتش‌افروزی خونین و بی حماسه و بی عاقبت – که به کمک زیر جلی محافل روحانی وقت و به‌به گویی سفرای مسیحی فرنگ که اختلاف شیعه و سنّی را دامن می‌زدند – دنبال شد چه بلاها که بر سر شرق آمد یا به سر همه‌ی ما که غربی‌ها، خاورمیانه‌ای می‌نامندمان! و ما اکنون چه کم خونی مزمنی را از آن دوران به ارث برده‌ایم و ببینید نویسنده‌ی فرنگی، از آن سیاست تفرقه‌انگیز و ضعیف کننده‌ی شرق، با چه بادی در آستین خود و چه شاخی در جیب ما حرف می‌زند! بله همان حضرت «رنه گروسه» است که می‌فرماید:

«این چنین است که ایران جای خود را در صف دولت‌های بزرگ اداره کننده‌ی جهان می‌یابد. نخستین دلیلش روابط دربار اصفهان از طرفی با خان خانان مغول، و از طرف دیگر با قدرت‌های غربی و این روابط با غرب، به خصوص از نظر تاریخ جهانی اهمیّت بسیار دارد. چرا که درست بر خلاف امپراتوری عثمانی، ایران را به صورت متّحد طبیعی عالم مسیحیّت درآورده است و به خاطر همین مأموریّت تاریخی است که سیّاحان بزرگ اروپایی قرن هفدهم، روی به دربار اصفهان نهاده‌اند، نخست برادرش شرلی، این ماجراجویان اعجاب‌انگیز انگلیسی که دوستان شخصی شاه عبّاس شدند و سپس