برگه:GrouhMahkoominKafka.pdf/۱۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۴
پیام کافکا

قلبمان سرازیر نمیشود. جای زخم قداره نیز در پس گردن به دشواری دیده میشود. خفقان یگانه راه گریز برای انسان امروز میباشد که در سرتاسر زندگیش دچار خفقان و تنگی نفس بوده است.

پیدایش این اثر دلهره‌آور در آستانهٔ جنگ اخیر، انگیزهٔ جدی‌تر از شیفتگی ادبی در بر داشت. باید پذیرفت که خواهش ژرف تری در کار بود. کافکا میفریفت و میترسانید. هنگامی این اثر آفتابی شد که تهدید و آشفتگی بی پایان در افکار رخنه کرده بود. کافکا ناگهان مانند منظومهٔ شوم و غیر عادی پدیدار شد. در این اثر دلهره‌ای با سیمای سخت دیده میشد و نگاه ناامیدانه‌ای بدترین پیش‌آمدها را تأیید میکرد. این هنر موشکاف و بدون دلخوشکنک با روشن بینی علت شر را آشکار میساخت، اما افزاری برای سرکوبی آن بدست نمیداد. – این اثر توصیف دقیق وضع انسان کنونی در دنیای فتنه انگیز ماست که کافکا با زبان درونی خود آنرا بطرز وحشتناکی مجسم کرده است.

*

باید دید چرا کافکا تا این اواخر در اروپا گمنام بود. زیرا ترجمهٔ پیش از جنگ آثارش با بی اعتنائی روبرو شد و کسی از آن بازگو نکرد. اما پس از چهار سال خاموشی، تأثیر آب زیر کاهی نمود و یکباره شهرت جهانی بدست آورد. کافکا که بود؟ از کجا آمده؟ این پژواک از کجا سرچشمه گرفته که پیام او با لحن آوارهٔ دنیای ما سازش دارد و هم آهنگی نزدیک با زندگی کنونی نشان میدهد؟