برگه:GrouhMahkoominKafka.pdf/۱۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۷
صادق هدایت

کافکا ادعائی نداشته، فقط میخواسته نویسنده باشد، اما روزنامهٔ شخصی که گذاشته او را بیش از یک نویسنده بما می‌شناساند و اثر کسی را که زیسته روی آنچه نوشته آشکار میسازد: ازین پس او را ما در نوشته‌هایش جستجو میکنیم. این اثر ورقهای پراکندهٔ وجودی است که با آن می‌آمیزد و در پیرامون این وجود دوباره تشکیل مییابد، ازین رو گواه زندگی برگزیده‌ای است که بدون آن برای همیشه ناپدید میشد. پس این کتابها زبان حال نویسنده است درصورتیکه نوشته شده برای اینکه نویسنده خود را فراموش بکند. از آنجا که در هیچیک از داستانهای کافکا نیست که با سایه‌ها و همزادهایش برخورد نکنیم و در سرتاسر نوشته‌هایش مشخصات نویسنده بطرز کنایه‌آمیز یافت میشود، حتی زمانی‌که در کالبد جانوران هم میرود باز نوشتهٔ او انعکاسی از زندگی خودش دربردارد، بنابراین به شمه‌ای از شرح حالش اشاره میکنیم تا بهتر بتوانیم به افکارش پی‌ببریم، سپس خلاصهٔ نظر دانشمندان اروپا را درباره آثار او یاد خواهیم کرد.

برای اینکه بتوان درباره آثار کافکا حکم قطعی کرد، ناچار باید زمان و سرزمینی که در آن میزیسته و در آنجا پرورش یافته در نظر گرفت. آثار او محصول پیش و بعد از جنگ بین‌المللی ۱۹۱۴ میباشد. در آن زمان پراگ شهری بوده که شرق و غرب در آن نفوذ داشته و در آنجا نژادهای گوناگون بهم آمیخته بودند. در این شهر ملت‌ها و تمدن‌ها باهم برخورده و در یکدیگر تأثیر کرده بودند. فقط پراگ می‌توانسته شخصی مانند کافکا را بپرورد. گریز کافکا از