برگه:HekmatSoqratAflaton.pdf/۱۷۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
–۱۷۲–

سزاوارتر خواهد بود تا آنکه با شکیب و آرام منتظر صدور حکم میشود و کار خود را بقضاة وامیگذارد.

از انظار مردم گذشته بعقیدهٔ من استرحام از قاضی و بخشش خواستن باستغاثه و التماس روا نیست باید او را قانع نمود و بیگناهی خود را ثابت کرد چه قاضی بر کرسی قضا ننشسته تا پیروی میل و هوای مردم کند بلکه باید از قانون پیروی نموده داد را فرمانروا سازد و بر این شرط سوگند یاد کرده و در توانائی او نیست که هر کس را بخواهد بخشد. پس ما نباید شما را به مخالفت سوگند خو بدهیم شما هم نباید بگذارید گرفتار این عادت شوید و اگر چنین کنیم هر دو جماعت در پیشگاه خداوند گناهکار خواهیم بود.

پس ای آتنیان نباید چشم داشته باشید که من در نزد شما بکارهائی دست ببرم که از قاعدهٔ شرافت و عدالت و دیانت دور میدانم خاصه هنگامی که ملیطوس مرا متهم به بیدینی مینماید و اگر بتضرع و زاری شما را دلسوز سازم و بشکستن سوگند وادارم بدیهی است که انکار خداوندان را بشما آموخته و در عین اینکه میخواهم اثبات بیگناهی کنم بی‌اعتقادی خود را ثابت خواهم نمود اما چنین نیست و من از مدعیان بیشتر بوجود باری یقین دارم و کار خود را بشما و خداوند وامیگذارم تا هر قسم مصلحت من و شما اقتضا دارد حکم صادر نمائید[۱]

ای آتنیان به چندین دلیل محکومیت در من تغییر حالی نداد و جهت اصلی آنست که آماده و منتظر اینحکم بودم تا آنجا که از چگونگی


  1. در اینجا دفاع سقراط بپایان رسید و قضاة دربارهٔ او رأی دادند ۲۸۱ نفر او را گناهکار خواندند و ۲۷۰ نفر بیگناه دانستند. و در آتن محاکمات جنائی چنین مقرر بود که قضاة بدواً دربارهٔ تقصیر یا بی‌تقصیری متهم رأی میدادند و هرگاه رأی بر تقصیر میشد تعیین مجازات را بخود مقصر وامیگذاشتند و اگر مجازات او قتل بود هرگاه حبس دائم یا تبعید یا جزای نقدی تقاضا میکرد از او میپذیرفتند باین مناسبت سقراط باز سخن میگوید تا مجازاتی را که سزاوار خود میداند معین کند.