برگه:HekmatSoqratAflaton.pdf/۲۰

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
–۱۶–

در اخلاق و سبک تعلیم این حکیم بزرگوار است. پیش گفتیم که در عصر سقراط و افلاطون چهار کار بزرگ در اصلاح و تکمیل معارف یونانی لزوم یافته و سه دانشمند بی‌نظیر آن وظیفهٔ سنگین را از عهده برآمده‌اند در اینطریق چون سقراط ابتدا کنندهٔ کار بود بایستی دو جزء اهم را که حکم پایه و اصل داشت بالاصاله در نظر گیرد و آن نمودن جهل انسان یا ناقابلی علم بشر و توجه بجنبهٔ اخلاقی بود و یک جزء دیگر یعنی تحقیق در خطا و صواب آراء پیشینیان بالتبع کم یا بیش در مباحثات او داخل میگردید نیز بایستی دارای اخلاق شخصی و طرز تعلیمی متناسب با منظور خویش باشد تا حقیقةً بی هیچ شایبه صاحب آن منظور مقدس شمرده شود و درین حال مذهب او نیز در حکمت ناگزیر موافق و مساعد این قصد و نیت میشد چنانکه اصول رای او باختصار از اینقرار است:

بزرگترین دانش انسان آنست که بداند نادان است آدمی باید خود را بشناسد و معرفت نفس خویش را مقدمهٔ تکمیل اخلاقی خود قرار دهد (حکمای متقدم همین معنی را باین جملهٔ مختصر بیان کرده بودند «خود را بشناس» و این عبارت از زبان ایشان مثل شده و سقراط عقاید خویش را در این موضوع بصورت تفسیر این مثل ادا مینموده است) از تمام معلومات بشری آن علمی مفید و قابل طلب و تحصیل است که آدمی را بتمیز نیک و بد و سعادت حقیقی یا تهذیب اخلاق رساند و آنچه درین عالم حقیقی و در خور اعتناست وجود خیر و نیکی میباشد.

سقراط هستی صانع مدرک و حکیم و بقای روح را هم از این طریق معنوی و اخلاقی یعنی تحقیق در حقیقت خیر و لوازم آن اثبات مینماید و بیش از این مدعی معرفت نیست بلکه تنها بدریافت جهل خود مفتخر