بازرگانی آفریقایی و آسیایی را مثلاً تشکیل میدادند و منهم در آن شرکت کردم در قاهره و بعد هم که کنفرانسهای آفریقائی آسیائی جنبهی سیاسی داشت شروع شد که اولینش در کولاکری بود در گینه آفریقا و بوسیلهی سه کوتوره که چندی پیش مرد افتتاح شد آنجا شرکت کردم، لومومبا آنجا بود و گروهی دیگر.
البته از این کنفرانسهای باصطلاح همبستگی مردمان آفریقایی و آسیائی بهیچوجه خوشم نیامد و متنفر بودم و بنابراین دیگر هم در آن شرکت نکردم. اما خوب کنفرانسهای اقتصادی آن یک جنبهای داشت که میتوانست نسبتاً جالب باشد ولی نه چندان. در آنها هم در چند کنفرانسش شرکت کردم.
س – در چه سمتی میرفتید؟
ج – من برای اینکه در ضمن با شورای عالی اقتصاد هم همکاری داشتم بنابراین پوششم کارشناسی شورای عالی اقتصاد بود که واقعاً هم داشتم ولی محل کارم آنجا نبود. بهمین ترتیب مثلاً وقتی ایران عضو کمیسیون اقتصادی آسیا و خاور دور وابسته به شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل شد در سال ۱۹۵۹ من یکی از پنج نفر یا شش نفر عضو آن هیئت بودم که بهمراه مرحوم حسنعلی منصور به استرالیا رفتیم و در آنجا واقعاً بعنوان کارشناس اقتصادی کار میکردم و بهیچوجه ارتباطی به هیچ نوع مسئلهی دیگری نداشت. یعنی اصولاً در تمام این مدت کار من یا کار تجزیه و تحلیل اقتصادی بود یا کارهائی که فوقالعاده به آن علاقمند شده بودم و آنهم مأموریتهای ویژهای که جنبهی haute politique برای مملکت داشت مثل اسرائیل مثل رابطه با شیخنشینهای خلیج فارس که خودم به آنجا سفر کردم و با شیخها دوستی نزدیک پیدا کردم و فوائدی داشت و می توانست فوائد بیشتری هم داشته باشد ولی خوب همیشه پتانسیل یک کار بیشتر از آن مقداری است که بوجود میآید. بعنوان نمونه به شما میتوانم بگویم که در سال ۱۹۶۰ بود، فکر میکنم، من رفتم به دوبی و شارجه و در آن موقع این منطقهها البته در اختیار انگلیسها بود ولی خوب