برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۲۰۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
عالیخانی (۱۱)
– ۱۴ –

در واقع میفرستادند به وزارت اقتصاد. بنابراین ما در آنجا ناچار بودیم خودمان از نو نگاه بکنیم که کدام اینها مواردی است که میبایست مورد توجه قرار بگیرد چون در میان آنها بعضی وقت‌ها یک درخواست‌های خیلی منطقی و صحیحی هم بود. ولی واقعاً هیچ نوع مشارکت مثبتی در کار آنها نمیدیدم بیشتر حالت صندوق پستی داشتند که واسطه‌ای میان اعضای خودشان باشند و وزارت اقتصاد.

س – اولین چیز راجع به تغییر رئیس صحبت کردید و قرار شد آقای وکیلی برود و

ج – محمد خسروشاهی

س – محمد خسروشاهی

ج – جانشین او شد و عرض کردم کارش را هم بسیار آبرومندانه و خوب انجام داد تا آن مدتی که من در وزارت اقتصاد بودم و بعد هم البته با عبداله انتظام دوستی دیرینه و خیلی نزدیک داشت و بهمین دلیل با هویدا هم آشنائی زیاد داشت و اینستکه با دولت هم تفاهم داشت. درضمن پس از آمدن او ما توانستیم یک گروهی از جوان‌ترها و کسانی که فکر نو داشتند آنها را هم بطرف اطاق بازرگانی تهران بیاوریم چون علی وکیلی که مرد بسیار خوبی بود ولی تعلق به دوران دیگری داشت و تحمل اشخاص خیلی باشخصیت و قوی را نمیتوانست بکند. یک نکته دیگر اینستکه در تابستان ۱۳۴۳ من به مسکو رفتم و این بدنبال تفاهم و قراردادی بود که در تهران بسته بودیم و بر آن پایه توانستم در عرض چند روز اقامتم در مسکو با وزیر بازرگانی آن کشور نیکلای پاتولیچف درباره یک قرارداد چند ساله پایاپای میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی به نتیجه برسیم و حجم معامله بین دو کشور را بالا ببریم و برای اولین بار یک مقدار کالاهای ساخت ایران را در این قرارداد به عنوان کالاهای صادراتی خودمان ذکر بکنیم و این مقدمه‌ای شد برای فعالیت‌های بعدی ما با کشورهای بلوک شرق. من خیلی اعتقاد داشتم که ما میباید در آن بازار کشورهای سوسیالیستی برای گسترش صادرات صنعتی خودمان استفاده بکنیم و وقتی نحوه صادرات به آن بازارها را که نسبتاً آسان‌تر بود یاد گرفتیم آنوقت بسوی