هست ترتیبی برای ایجاد مضیقه برای او در وزارت اقتصاد بوجود بیاورم تا این درسی برای او و دیگران باشد. بعنوان نمونه کمیسیونی داشتیم بنام کمیسیون معافیت که در این کمیسیون کسانی که میخواستند صنعت جدیدی را بوجود بیاورند میتوانستند فهرست ماشینآلاتی را که میبایست از خارج بخرند عرضه کنند و برای آنها معافیت حقوق گمرکی و سود بازرگانی بگیرند تا سرمایهگذاری آنها با حداقل قیمت انجام بشود این کمیسیون معافیت خیلی در کار خود جدی بود و با سرعت هم به درخواستها رسیدگی میکرد و قاعدتاً هم تقلبی پیش نمیآمد. ولی یک بار به من گزارش داده شد که شرکت لاستیکسازی جنرال صورتی به کمیسیون معافیت داده و در آن درخواست معافیت برای وارد کردن مقدار زیادی لوازم آزمایشگاهی کرده. ولی وقتی به نسخه انگلیسی این مدارک رسیدگی کرده بودند متوجه میشوند که اینها لوازم آزمایشگاهی نیست بلکه عبارت از یک سرویس بسیار مفصل و گران قیمتی است کد حبیب ثابت میخواسته وارد ایران کند و چون حاضر به پرداخت حقوق گمرکی و سود بازرگانی آن نمیبوده یا ترجیح میداده چنین پولی را ندهد تصمیم گرفته بنام لوازم آزمایشگاهی برای آن معافیت بگیرد. و البته ترجمه این مدارک هم بسیار مسخره بود. مثلاً saucer یا نعلبکی ترجمه شده بود وسیله آزمایشگاهی گرد پهن کم عمق. یا قاشق ترجمه شده بود همزن دسته دراز. و اینگونه ترجمههای احمقانه مسخره. من نه فقط دستور دادم که مسئولان شرکت جنرال مورد بازخواست سخت قرار بگیرند، بلکه از آن پس مقرر شد همه شرکتهای مربوط به حبیب ثابت هر گاه درخواست معافیت برای وارد کردن ماشین آلات میکنند موظف باشند پیش از آن همه مدارک خود را بوسیله یک مترجم رسمی دادگستری ترجمه کرده باشند. توضیح اینکه میان بخش خصوصی و ما اعتمادی بود و آنها مدرک خود را بدون نیاز به ترجمه رسمی در اختیار کمیسیون میگذاشتند. به این ترتیب کار سریعتر انجام میشد و هزینه بیجائی را صاحبان صنایع متحمل نمیشدند. ولی در این مورد خواستم تبعیضی به این صورت بوجود بیاید تا او بداند که کار خطائی کرده. و در ضمن به مسئولان شرکت جنرال گفته شده که از آن پس کارهای آنها با تأخیری
برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۲۶۷
این برگ همسنجی شدهاست.
عالیخانی (۱۵)
– ۷ –