برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۲۷۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
عالیخانی (۱۵)
– ۱۱ –

چند هفته‌ای فاصله بود و در عرض این چند هفته وزیر علوم وقت مجید رهنما ترتیبی داد که همکاران او مرا تا آنجائی که برایشان میسر بود در جریان کار دانشگاه تهران بگذارند و همچنین توانستم مقداری کتاب و نشریه درباره مسائل دانشگاهی بخوانم و بنابراین کاملاً ناوارد و بی‌اطلاع از جریان کار نبودم. و پس از آن هم به این خواندن و مطالعه دائمی ادامه دادم و بعنوان نمونه تا آخرین هفته‌ای که در دانشگاه تهران کار میکردم مجله معروف Journal of Education را با دقت میخواندم. و البته صرفاً به خواندن یک مجله اکتفا نمیکردم بلکه سعی میکردم تا آنجائی که برایم میسر است با کتابها و نشریه‌های مهم آموزش عالی آشنائی پیدا بکنم. و اما هدف من از اینکه به دانشگاه تهران رفتم این بود که این دانشگاه به خود من تعلق داشت یعنی روزی من در این دانشگاه درس خوانده بودم و هر ایرادی هم ممکن است به آن داشته باشم ولی بهرحال احساس تعلقی میان خودم و این مؤسسه کهن محترم کشور میکردم. و در ضمن با تمام مطالبی که به من گفته شده بود احساس میکردم که واقعاً آن چیزی که در دانشگاه مانع کار است ایجاد یک سیستم صحیح مدیریت و ایجاد روش کار برای سازمان‌های مختلف آموزشی است. میبایست ما درست روشن بکنیم که وظیفه هر دستگاه چیست و اصلاً به چه دلیل بوجود آمده و به اصطلاح فرانسوی raison d'être هر دستگاه چیست؟ و بعد در داخله آن مشخص بکنیم که با توجه به این توجیه وجود چه هدفی میبایست این دستگاه داشته باشد و برای رسیدن به این هدف چه راههائی را باید انتخاب بکنیم. در اینجا البته مسائل مختلفی پیش میآید یعنی احتیاج داریم که مقررات و قوانین اداری، حسابداری، بودجه و غیره خودمان را تطبیق بدهیم با اینگونه نیازمندی‌های دانشگاه. و بعنوان نمونه فرض کنید بودجه صد در صد متمرکز را تبدیل به بودجه تا آنجائی که در شرایط دانشگاه میسر بود، غیرمتمرکز تبدیل بکنیم. یا اینکه چه اختیاراتی را باید رئیسان دپارتمان داشته باشند تا با سرعت بیشتری بتوانند کارهای خودشان را انجام بدهند و بسیاری از مسائل اداری دیگر. بهرحال من با امید فراوان به امکان خدمت در