تغییر رشته دادم و بطرف اقتصاد رفتم. سال اولی که وارد رشته اقتصاد شده بودم مریضی بسیار شدیدی در تمام سال داشتم و نتوانستم امتحان اول خودم را بدهم. سینوزیت خیلی شدیدی داشتم بهمراه آنژین که هر هفته یا هر دو هفته یکبار دچار آن میشدم. بهر حال پس از اینکه دکترها مرا دو بار عمل کردند و مدتی استراحت و مرا به آبهای معدنی و وغیره فرستادند از سال بعد از آن توانستم بصورت یک دانشجوی تمام وقت در دانشگاه حضور پیدا بکنم و درس بخوانم. در سال ۱۹۵۳ اولین دیپلم دکترای دولتیام را که در فرانسه به آن دکترای Economie Politique میگفتند گرفتم و در سال ۱۹۵۴ دومین دیپلم را که به آن دیپلم Science Politique میگفتند یا علوم اقتصادی. دیپلمهایم در هر دو مورد با mention بود و باصطلاح انگلیساش honors بود.
بعد به توصیهی استاد راهنمای رسالهی دکترایم پنج ماه به لندن آمدم و نوشتن تزم را آغاز کردم و همچنین زبان انگلیسی را سعی کردم بهتر یاد بگیرم. بعد به پاریس برگشتم و نوشتن تزم را که در مورد نسبت عوامل تولید در صنعتیکردن کشورهای عقب افتاده که آنموقع اسمی بود که بکار میبردند و حالا میگویند در حال رشد نوشتم. در سال ۱۹۵۷ درجهی دکترای خودم را با mention خیلی خوب گرفتم. در عرض این مدت البته یک کارهائی هم انجام دادم. مدتی بعنوان یک سردبیر اقتصادی کار میکردم و چون احتیاج مالی خیلی داشتم و پدرم نمیتوانست برای چند مدتی کمک بکند آن کار را - کردم. همچنین در آن اواخر یک دورهای هم کارآموزی در بانک مرکزی فرانسه کردم ولی از آن وقت دیگر هیچوقت دنبال بانکداری نرفتم. این دورهی تحصیلی من بود. تصور میکنم اوایل خرداد ۱۳۲۶ که میشود شبیه مه یا ژوئن ۱۹۵۷ به ایران برگشتم.
س – تا این زمان آیا شما هیچ علاقه به مسائل سیاسی یا فعالیتهای سیاسی در دبیرستان در دانشگاه در ایران با درخارج داشتید؟
ج – خیلی زیاد. و علتش هم اینستکه از بچگی این مسائل جلب توجه مرا بشدت کرده بود. یعنی من خوب خاطرم هست که در تاکستان که بودم تقریباً تمام خبرهای