برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۹۳

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
– ۱ –

روایت کننده: آقای دکتر علینقی عالیخانی

تاریخ مصاحبه: ۹ نوامبر ۱۹۸۵

محل مصاحبه: هائیتی

مصاحبه کننده: حبیب لاجوردی

نوار شماره: ۶

 

ادامه خاطرات آقای دکتر علینقی عالیخانی، ۹ نوامبر ۱۹۸۵ در هائیتی. مصاحبه کننده حبیب لاجوردی.

س – دیگر ادامه مطلب را بعهده خودتان میگذارم.

ج – از نو تکرار میکنم که گفتم طبقه بازرگان کشور که در این موقع نفوذ زیادی داشت دست به هر گونه فعالیت برای سمپاشی، تهمت زدن و غیره زد که شاید بتواند سیاست وزارت اقتصاد را تغییر بدهد یا شاید موجب تغییر خود بنده شود و بنابراین دومرتبه برگردند به همان اوضاع سابق که در آن تقدم با بازرگان بود و نه با صاحب صنعت. در حالیکه کاملاً همه حس میکردند که با مقررات تازه و با سیاست‌هایی که از آغاز سال ۴۲ دیگر رسماً اعلام میکردند دوران بازرگانی و نمایندگی گرفتن و پول بدست آوردن از این راه بطور نسبی پایان یافته یا بهرحال اهمیت این کار کاهش پیدا کرده و از این پس اگر کسی میخواهد در بخش خصوصی فعالیت سوددهی برای خودش داشته باشد که مورد تشویق و تأثید مملکت هم باشد باید بیش از همه به صنعت توجه بکند.

س – آیا بین این بازرگان‌ها باصطلاح افراد تیپ بازار و بازاری هم بودند؟ یعنی بازرگانانی بودند که باصطلاح تجارتخانه‌شان توی شهر بود و اینها؟ میخواهم ببینم که آیا از آن موقع میشود گفت که یک شکافی پیدا شد بین بازاری‌هایی که الان مثلاً اوائل انقلاب طرفدار جمهوری اسلامی بودند و بازرگانان و صاحب صنعت‌هائی که نه باصطلاح متجدد بودند یا امروزی‌تر شده بودند.

ج – البته یک لغتی که در آن موقع تا حتی زمان انقلاب هم رسم بود این بود که