بارکان نر، خود را بصورت زنی زیبا نشان میدهد و بارکان ماده خود را به هیئت جوانی ظریف جلوهگر میسازد[۱]. ارکان در عین جوشش شهوانی ذرات نوری را، که بلعیدهاند، به زیر انداخته و در همان حال «گناه» نیز از آنها ترشح کرده به زمین میریزد. یکنیمه از این ماده ظلمانی در مکان مرطوب (دریا) افتاده و از آن عفریتی پیدا میشود، که آدم نورانی آن را مغلوب و منهزم میکند، نیمه دیگر از آن مواد ظلمانی، که در خشکی افتاده، پنج درخت بوجود میآورد، که مبدأ همه رستنیهای عالم است. ارکان ماده، که طبیعة آبستن بودند، چون جمال پیامبر را میبیند، سقط جنین میکنند و جنینهای آنها موسوم به مزن[۲] و آسریشتار[۳] به زمین افتاده و از آنها جانوران خاکی و دریایی و هوایی پیدا میشود. ازاینقرار حیوانات و نباتات از دیوان پلید بوجود آمدهاند[۴]. پس از آن دو عفریت نر و ماده[۵] موسوم به اشقلون[۶] و نمرئیل[۷] بنا بر روایت سریانیان، اولاد دیوان دیگر را میبلعند، تا ذرات نور آنها را بدست آورند و سپس پسری گیهمردنام[۸] و دختری مردیانگ[۹] نام میزایند. این پسر و دختر، که اصلا از نژاد عفریت هستند، آدم و حوا نام مییابند و پدر و مادر نوع انسان محسوبند. مخصوصا در گهمرد (آدم) آخرین ذرات نور که دیوان نگاهداشته
- ↑ رک کومون: ص ۵۴ و ما بعد.
- ↑ Mazan مقایسه شود با دیوهای مازنی در اوستا و دیوان مازندران در افسانههای تازهتر (فردوسی و دیگران).
- ↑ مزن و آسریشتار، رک آندرآس-هنینگ،۱ ص ۱۸۲ و ما بعد.
- ↑ طبق روایت قطعه T III 260، که بهوسیله آندرآس-هنینگ چاپ شده، آمده است، که پیدایش نباتات و حیوانات قبل از خلقت عالم جدید بوده است. مقایسه شود با هنینگ، یک سرود مانوی، ص ۲۱۷ و بعد.
- ↑ آندرآس-هنینگ،۱، ص ۱۹۵.
- ↑ Ashahaqlon
- ↑ Namrael
- ↑ Gehmurd گیرمرد قصه تکوین مزدایی، رک ص ۱۶۹ این کتاب.
- ↑ Murdiyanagh شکل دیگر نام میشانگ زردشتیان، رک بالاتر ص ۱۶۹.