برگه:Khatabeh-Taghizadeh.pdf/۱۸

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۶
خطابهٔ اول
 

فرنگیها آنرا دمکراسی نامیده‌اند اولین مرتبه در انگلستان در اوایل قرن هفتم یعنی اواخر عهد خوارزمشاهیان در ایران و اوایل قرن سیزدهم مسیحی با اعلان فرمان بزرک جوهن پادشاه انگلیس در اواخر بهار سال ۱۲۱۵ مسیحی معروف به «ماگناچارتا» برقرار شد (البته بطور ناقص و ابتدائی). و بوسیله دخالت دادن اشراف و اعیان و مقامات بزرک و کوچک روحانی مملکت در حکومت و قوانین کشور حکومت مطلق انفرادی تعدیل یافت.

این آغاز محقر ولی مهم بتدریج در آن مملکت تکامل یافته و حقوق طبقات عالیه کشوری و روحانی و حقوق عامه در تصویب قوانین و مالیات و مصارف کاملتر گشته و قدرت سلاطین تناقص یافت و این تکامل تا ۵۰ سال قبل با افزایش قدرت و اختیارات پارلمان و مخصوصاً مجلس عامه یا مجلس پائین به ذروهٔ کمال رسید بدرجه‌ای که امروز در این مملکت تمام اقتدارات مملکتی از هر قبیل کلا و کاملا غیر از اقتدارات قضائی منحصراً در دست پارلمان است. بعد از انگلستان حکومت ملی و قانون اساسی ضامن آن در ایالات متحده امریکای شمالی بوجود آمد و آن در اولین سال قرن سیزدهم بود (که مطابق سال ۱۷۸۷ مسیحی باشد). قبل از این تاریخ یکی از سیاسیون نامدار انگلیسی باسم لاردچسترفیلد که ۱۴ سال پیش از بوجود آمدن آن قانون اساسی امریکائی مُرد گفته است که انگلیس تنها مملکت پادشاهی است در عالم که میتوان بحقیقت گفت صاحب یک قانون اساسی یعنی مشروطیت است و مفسرین انگلیسی قول او را چنین معنی کرده‌اند که در همه ممالک بجز انگلستان (در آن زمان) حکمران یا سلطان بالاتر از قانون بود و بهمین جهت انقلاب کبیر فرانسه در سالهای اول قرن سیزدهم یا بطور تحقیق در سنه ۱۲۰۳ بعمل آمد و بر اثر آن بتدریج در ممالک