برگه:Khatabeh-Taghizadeh.pdf/۸۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
سه خطابه
۷۹
 

و جریان حکومت آن در آن مدت و فعالیت‌های سری مشروطه‌خواهان در پایتخت و بست‌نشینی جمعی از محترمین در سفارت عثمانی و تحصن جمعی از علماء و غیر هم در زاویه حضرت عبدالعظیم و فعالیت مشروطه‌طلبان ایرانی در خارج از ایران مثلا در استانبول پس از اعلان مشروطیت در عثمانی در اواخر جمادی‌الاخره ۱۳۲۶ و در نجف و کربلا و در پاریس و لندن و سویس و غیره.

چنانکه معلوم است تبریز بلافاصله بعد از توپ‌بستن مجلس قیام مسلحانه کرد و با قوای استبداد جنگید و شرح آن مجاهدات خود کتابی جداگانه تواند شد و در بعضی کتاب‌ها ثبت شده است که اگرچه شاید که کامل نیستند ولی بسیاری از مطالب را شاملند. عاقبت در اواسط ذی‌القعده ۱۳۲۶ (و فقط چند روز بعد از ورود من به تبریز که از انگلستان در ماه شوال حرکت کرده و در ۶ ذیعقده به آنجا رسیدم) با بسته‌شدن راه تبریز و جلفا که آخرین راه باز بود محاصره شهر از طرف قوای شاه کامل گردید و چهارماه بیشتر این حالت محاصره دوام یافت و بتدریج عرصه بر اهالی شهر تنگ و زندگی خیلی خیلی سخت شد و کم‌کم یک دکان نانوائی یا بقالی هم یا هر نوع خواربار فروشی باز نماند و گرسنگی و قحطی بسیار شدید و هولناکی روی داد که مردم فقیر در کوچه‌ها می‌مردند و شاید اگر دو سه هفته دیگر یعنی مثلا تا آخر ماه ربیع‌الثانی ۱۳۲۷ این حال دوام می‌کرد کشتار عام پیش می‌آمد یا بهرحال نفوس زیادی از قحطی تلف می‌شدند ولی مردم تحمل و مقاومت کردند. در همسایگی خانه ما تاجری مشروطه‌طلب بود یکروز گفت که در کوچه خودمان دیدم شخص فقیری را که نشسته و یونجه میخورد (در آن اوقات غالب مردم یونجه میخوردند و آن هم به آسانی و وفور بدست نمی‌آمد) از وی پرسیدم که داداش چه میکنی گفت حاجی‌آقا یونجه میخوریم و اگر یونجه هم تمام شد برگ