برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۳۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
— ۴۲۱ —

ریسمان نهند تا حیوان عاجز و آرام گردد.

مآقی – گوش‌های چشم که اشک ازان جاری میگردد.

مجبول – سرشته.

محاکاة – با یکدیگر حکایت کردن و بمعنی تقلید هم آمده است.

مدلهم – بسیار تاریک.

مسلول – کشیده.

مصانع – (جمع صنع) جای گرد آمدن آب باران.

مهیمن – از نامهای باریتعالی بمعنی چاره ساز، نگاهبان، ایمنی بخش.

ناعس – خواب و خمارآلود.

نزل – عطا، بخشش.

نُشاب – تبر.

نوبتی – کسیکه بنوبت کاری را انجام دهد (در اینجا مقصود دملزن و نقاره‌چی است ص ۱۲)

وکرات (جمع وکره) آشیانهٔ مرغ.

وَکنات (جمع وکنه) آشیانهٔ مرغ.

یرغو' – داوری (ترکی).

یَرلیغ – فرمان (ترکی).

یزک – پیش‌تاز و مقدمهٔ لشکر.

یتاق – پاس داشتن و محافظت (این کلمه در نسخ معتبر که در دست ما بود «یطاق» نوشته شده و صحیح آن «یتاق» است و از «تیاقت» که در متن آمده درست‌تر می‌نماید ص ۳۶۹)