برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۷

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
— ۱۵ —

  چو گرگان پسندند بر هم گزند بر آساید اندر میان گوسپند  

۶۳– سلطان خردمند رعیت را نیازارد تا چون دشمن برونی زحمت دهد از دشمن اندرونی ایمن باشد.

۶۴– سرحدبانان را وصیت کند بر رعیت بیگانه درازدستی ناکردن، تا مملکت از هر دو طرف ایمن باشد[۱].

۶۵– بنده را که بگناهی شنیع از نظر براند حق خدمت قدیمش بیکبار فراموش نکند.

۶۶– صد عیب و خطا بر یکی از خدمتکاران روا باشد که بپوشند و عفو کنند عزّت آباء و اجداد محترم او را.

۶۷– پروردهٔ نعمت را چون بجرمی که مستوجب هلاکست خون بریزد اهل و عیالش را معطل نگذارد.

۶۸– لشکریانرا که در جنگ عدو کشته شوند برگ و معاش از فرزندان و متعلقان او دریغ ندارد.

۶۹– چندانکه تواند با غریب و شهری و خویش و بیگانه و خاص و عام رفق و تواضع[۲] کند که بمنصب زیان ندارد و در دل و چشم ایشان[۳] شیرین گردد.

۷۰– خداوند فرمان چون خواهد که خطائی ببخشد اثر عنایت فرا نماید، بزرگان[۴] بفراست معلوم کنند و شفاعت بخواهند؛ پس آنگه بعهد و توبه و شرط صلاحیت گناه آنکس عفو کند.


  1. این جمله در بیشتر نسخه‌ها نیست.
  2. برفق تواضع.
  3. خلق.
  4. نماید در لباس معاتبت تا بزرگان.