برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۳۲۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
در آداب صحبت
— ۲۰۷ —

* * *

تمام شد کتاب گلستان والله المستعان بتوفیق[۱] باری عزّ اسمه درین جمله چنانکه رسم مؤلفانست از شعر متقدمان بطریق استعارت تلفیقی نرفت

  کهن خرقه خویش پیراستن به از جامه عاریت خواستن  

غالب گفتار سعدی طرب انگیزست و طیبت آمیز و کوته نظرانرا بدین علت زبان طعن دراز گردد که مغز دماغ بیهوده بردن و دود چراغ بیفایده خوردن کار خردمندان نیست ولیکن بر رای روشن صاحبدلان روی سخن در ایشانست پوشیده نماند که درّ موعظه‌های شافی را در سلک عبارت کشیده است و داروی تلخ نصیحت بشهد ظرافت بر[۲] آمیخته تا طبع ملول ایشان از دولت قبول محروم نماند الحمدالله رب العالمین

  ما نصیحت بجای خود کردیم روزگاری درین[۳] بسر بردیم  
  گر نیاید بگوش رغبت کس بر رسولان پیام باشد و بس  
  یا ناظراً فیه سل بالله مرحمة علی الصنف واستغفر لِصاحبه  
  و اَطلب لنفسک من خیر ترید بها من بعد ذلک غفراناً لکاتبه  

  1. و بتوفیق.
  2. در.
  3. بدین.