برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
– ۴ –

۱– پادشاهانی که مشفق درویش‌اند نگهبان ملک و دولت خویشند بحکم آنکه عدل و احسان و انصاف خداوندان مملکت موجب امن و استقامت رعیت است[۱] و عمارت و زراعت بیش اتفاق افتد. پس نام نیکو و راحت و امن و ارزانی غله و دیگر متاع باقصای عالم برود و بازرگانان و مسافران رغبت نمایند و قماش و غله و دیگر متاعها بیارند، و ملک و مملکت آبادان شود و خزاین معمور و لشکریان و حواشی فراخ دست، نعمت دنیا حاصل و بثواب[۲] عقبی واصل، و اگر طریق ظلم رود[۳] برخلاف این.

  ظالم برفت و قاعدهٔ زشت ازو بماند عادل برفت و نام نکو یادگار کرد[۴]  

۲– از سیرت پادشاهان[۵] یکی آنست که بشب بر در حق گدایی کنند و بروز بر سر خلق پادشائی[۶] .

آورده‌اند که سلطان محمود سبکتکین رحمةالله علیه همین که شب درآمدی جامهٔ شاهی بدر کردی و خرقهٔ درویشی در پوشیدی و بدرگاه حق سر بر زمین نهادی و گفتی یا رب العزة[۷] ملک ملک تو است و بنده بندهٔ تو بزور بازو و زخم تیغ من حاصل نیامده است، تو بخشیدهٔ و هم تو قوت و نصرت بخش که بخشایندهٔ.

عمر عبدالعزیز رحمةالله علیه چون از خواب[۸] برخاستی بعد

از فریضهٔ حق شکر و سپاس نعمت و فضل رب‌العالمین بگفتی و امن و


  1. و استقامت [است] مر رعیت را.
  2. و ثواب.
  3. و آنکه طریق ظلم ورزد.
  4. در بعضی از نسخ بجای بیت بالا این بیت است:
      خطا بین که بر دست ظالم برفت جهان ماند و او با مظالم برفت  
  5. از سیرت خوب پادشاهان.
  6. پادشاهی و جهانداری.
  7. و بدرگاه خداوند تعالی سر طاعت بر زمین مذلت نهادی و روی عبادت بخاک در بمالیدی و بنالیدی و گفتی یارب یارب.
  8. علیه بامداد که از خواب