مقدمهٔ «بیستون» بر کلیات شیخ سعدی
شکر و سپاس بیقیاس معبودی را جلتقدرته که آفرینندهٔ مخلوقات عالمست و روزیدهندهٔ بنین و بنات آدم. کریمی که خوان نعمتش بر مطیع و عاصی و ادانی و اقاصی کشیده و گسترده، رحیمی که از دیوان رحمتش در گوش جان هر گنهکار در هر شب تار[۱] چند بار این ندا میرسد که هَل مَن تائب، هَل مَن سائل، هَل مَن مستغفر. بخشایندهٔ که تار عنکبوت را سد عصمت دوستان کرد، جباری که نیش پشهٔ ضعیف را تیغ قهر دشمنان گردانید. در فطرت کائنات بوزیر و مشیر و ظهیر و دبیر صاحب تدبیر محتاج نگشت. آدمی را بفضیلت نطق و مزیت عقل از دیگر خلق ممتاز گردانید[۲] نه از معصیت عاصیان صمدیت او را نقصان یا آلایشی که ان الله لقوی عزیز، و نه از طاعت مطیعان احدیت او را سودی یا آرایشی که ان الله لَغنی عنالعالمین. و درود بیحد و ثنای بیعد بر سید رُسل و هادی سبل سرور کائنات و خلاصهٔ موجودات، پیشوای انبیا و مقتدای اصفیا محمد مصطفی علیه افضلالصلوات و اکملالتحیات که برگزیدهٔ آدمیان و رحمت عالمیانست و بر اصحاب و احباب او باد.
اما بعد بدان ای عزیز من اعزک الله فیالدارین که شبی از شبها اتفاقاً این بندهٔ ضعیف نحیف اعجز خلقالله و احوجهم الی رحمته و