برگه:MasaalekolMohsenin.pdf/۱۹۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

و اطمینان ملت را جلب نکند. و معروف نگردد می‌تواند وزیر شود؟ زحمات تدریس و تحصیل معلومات را برای جلب شئونات می‌کنند یا تصفیهٔ روح و تزکیه نفس؟ مگر شما درس خواندید که به ملت منت گذارید و دولت را مرهون خود شمارید، به عرشهٔ ریاست بنشینید، تیغ سیاست بکشید؟! وظیفهٔ عالم بیغرض تربیت ارواح جاهله و نفوس کاهله است وگرنه تفاوت شما با آن حشر[۱] جهال که از دکان صراف و بقال برخاسته و فعال هستند چه می‌شود؟ پس شما دعوی کدام شرف نفس را می‌کنید؟ آنکه داشتید یا آنکه تحصیل کردید؟! میرزا محمود فهمید که چه می‌گویم. گفت صحیح است، تحصیل علم برای شرف اوست نه برای خودنمایی و خودستایی و جلب منافع. اما ملتی که درجات ترقی خدمات، ومراتب تحصیل تجربه و نتایج او، فضایح و سیئات و تملق و دروغ و نشر شنایع و ترهات است شخصی که شرف دارد چگونه می‌تواند آنجا معلم و مربی گردد؟ چه می‌فرمایید! مگر ما می‌خواستیم روز ورود مارا وزیر بکنند! نه، به همان شرف انسانیت قسم که نمی‌خواستیم. ما طالب همان ترقی مندرج و تحصیل تجربه و استحقاق ترقی بودیم و هستیم. اما در صورتی که ملت جاهل و دایرهٔ حشر بربر، رؤسا خائن و خودستا، دیانت معدوم، صداقت موهوم یقین بدانید که هیچ پیغمبر هدایت چنین قوم ضاله را قبول نمی‌کند و از میان ایشان که منتظر بلای آسمانی هستند می‌گریزد تا چه رسد به امثال بندهٔ ناقص و نافهم. پدر من مقاله‌ای در شرح رجال ما مرقوم داشته، می‌دهم بخوانید تا بنده را تصدیق نمایید[۲] گفتم چرا بخوانیم؟ چیست که


  1. گروه انبوه.
  2. شاید اشاره به رسالهٔ مجدالدولهٔ سینکی باشد که به اسم «رسالهٔ مجدیه» چاپ شده است.
۱۹۰