برگه:MasaalekolMohsenin.pdf/۲۳۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

دلکاسه آتش (روانش) مکافات آلمان که در سینه‌های دوستداران وطن مشتعل بود یکجا خاموش گشت. بدیهی است جنگی که از بیشعوری ناپلیون سیم میان دو ملت مجاور و متمدن درگرفت و مغرور و مغضوب شد نباید قرنها باهم مخاصمه نمایند، منافع تجارت و پیشرفت ترقی صنایع را نذر عداوت بیهوده کنند، مدعیان کاذب سلطنت را به تخت برنشانند، تاج گذارند و بازار آنتریک را رواج بدهند. لفظ جمهوریت کافی است بدانند که در این ملک همه یکسان و باالسویه انسان هستند. دلکاسه وزیر باتدبیر است. با انگلیس و ایتالیا و اسپانیا عقد معاهده در اصلاح مسائل متنازع فیهای سیاسی به توسط قضات بین‌المللی «لاهه»، نمود. رجال مارا از مشاغل جنگ و ستیز آسوده و از مخارج فوق‌العادهٔ تهیهٔ اسباب او سبکبار نمود. وقت و خیال مردم را به ترقی صنایع و اقدامات ترفیه حالت فقرا معطوف ساخت. گفتم از کفایت وزیر خارجهٔ سابق مسیو «کانوتو» و رئیس جمهور متوفی «فلکس فور» یاد بیارید که عقد اتحاد روس و فرانسه را بست، به استقلال جمهوریت و پیشرفت پولتیک خارجه فرانسه برافزود، زمینی برای کاشتن و روییدن تخم کفایت دلکاسه شخم کرد و حاضر نمود. ژرژ گفت من خودم طرفدار اتحاد روس و فرانسه بودم و هستم، در آن معاهده مساعی زیاد دارم، ولی این اتحاد برای ما موقتی است نه طبیعی، هیچ مناسبت صوری و معنوی نیست که علت امتداد و سبب تشیید این اتحاد گردد. فرانسه در آسیای قریب و اقصر بازار تجارت می‌جوید و مستملکات دارد، روس طالب تصرف آنجا و بستن «درهای گشاده»، میان روس و فرانسه بعدالمشرقین و چندین سلطنت مستقله و مقتدره، فرانسه عالم ملت روس جاهل. روسها از اتحاد فرانسه خیلی استفاده کردند؛ هزارمیلیون قروض خودرا از پنج به چهار و سه تنزیل رسانیدند، بانک «روس و خطا»

۲۳۲