میان ایشان مبعوث نمیشد، که حرکاتش سرمشق آزادیطلبان کاردان غیور دنیا باشد. معاصرین ما همه میدانند در مراجعت «بیکونسفیلد» و «سالسبوری» از کنگرهٔ برلین، که معاهدهٔ «ساناستفانوس» عثمانی و روس را تسویه و تصحیح نموده، و جزیرهٔ قبرس را به نودونه سال یعنی وعدهٔ قیامت از دولت عثمانی اجاره کرده بودند، «گلادستون» رئیس فرقهٔ معترضین پارلمنت لندن در تعرض و توبیخ پولتیک بیکونسفیلد نطق مفصلی نموده میگوید: من اسم «کویت» را در جغرافیای دنیا نخوانده و نشنیدهام، نمیدانم صدراعظم ما چرا ثروت انگلیس را در آنجا مخارج استحکامات جلوگیری دشمن موهومی هند میکند. اگر به کنگرهٔ برلین برای جانبداری عثمانی رفته بود پس چرا چماق دوستی خود را اول به کلهٔ او زد؛ و جزیرهٔ قبرس را از دست او گرفت!… در خاتمهٔ نطق خود میگوید: از حرص جهانگیری وزرای حالیه، بسط مملکت انگلیس از وسعت ممالک قیاصرهٔ روم گذشته، این وسعت به دایرهای میماند که از ضربت روی آب احداث شود، بزرگ و و بزرگتر گردد، و بالاخره از بسط خود محو و معدوم میشود… تاریخ ممالک رومیان به تمثل ما کافی است که هرکس یاد آورد و حالت آیندهٔ ممالک مارا قیاس بکند… روز دیگر بیکونسفیلد در جواب او میگوید: متعرض دیروزی ما نمیداند که ادارهٔ مستملکات ما مثل ادارهٔ رومیان نیست، با قانون اساسی است، و چنان قائم و مستدام است که هیچ نوع حوادث غیر مترقبهٔ روزگار بنای اورا متزلزل نمیکند. پارلمنت انگلیس مشورت خانهٔ روم
→ در ۱۶۵۸ درگذشت. ابتدا عضو پارلمان بود ولی بعدها رهبر انقلاب ضد سلطنتی شد و در یک دادگاه پادشاه را به مرگی محکوم کرد، جمهوری را برقرار ساخت و خود لرد حامی جمهوری انگلستان شد.